نقش داستانهاي قرآني در نيازهاي تربيتي كودكان
آشنايي با قرآن و راههاي انس كودكان و نوجوانان با قرآن كريم:
قران كريم معجزه الهي دين اسلام و آخرين كتاب آسماني است كه براي راهنماي و تربيت انسان از سوي خداوند بر رسول گرامي اسلام حضرت محمد (ص) نازل شده است . قرآن از آنجا كه در ابعاد گوناگون ويژگي هاي يك معجزه را دارد، به عنوان معجزه پيامبر اكرم (ص)محسوب مي شود و بنابر دلايل عقلي و نقلي از تحريف مصون مانده است. معارف قرآن مختص به يك مقطع زماني خاص نيست بلكه به واسطه زمينه فطري بودن آن براي همه انسان هاي در تمامي زمانها كاربرد دارد .
يكي از اهداف آموزش قرآن ايجاد انس و الفت كودكان و نوجوانان با معارف قرآني است و اين كه به كودكان و نوجوانان كمك كند تا به معارف و مفاهيم قرآني با تجربه اي مستمر و مكرر نظر كنند و آن با به عنوان تفسيري از زندگي فعال خود بدانند و با توجه به مسائل و نيازهاي روز، به تفسير آن بپردازند. در غير اين صورت معارف و مفاهيم قرآني را محدود به زمان هاي گذشته دانسته كه در زندگي عادي آنها كاربردي ندارد.
با بررسي پاسخ ها و نظريات كودكان و نوجوانان پيرامون قرآن كريم معلوم شده كه همه كودكان در سنين مختلف قرآن را به عنوان كتابي مقدس و مخصوص و متفاوت از ديگر كتاب ها به ديده احترام نگريسته اند و به آن توجه بيشتري دارند. البته براي انس گيري بهتر و مطلوب تر كودكان و نوجوانان با قرآن بايد اصولي را مدّ نظر قرار داد و از بياني ساده و منطبق با فهم كودكان و نوجوانان بهره جست. از جملة آن اصول مي توان موارد زير را ذكر نمود:
1- كودكان قرآن را كتابي محترم و مقدس بشناسند، بدين منظور بايد الگوهاي رفتاري احترام به قرآن را به آنان تعليم داد. مانند اينكه به آنان توصيه كرد تا در كنار قرآن نظيف و با وضو باشند و به احترام قرآن قيام كنند و هنگام خواندن آيات و سوره ها سكوت كنند و به ترجمه آيات توّجه نمايند.
2- معارف قرآني را بايد به تدريج و با ادبيات كودكانه براي كودكان و نوجوانان بيان كرد و شايسته است كه در مرحله اول از طريق قصه هاي كوتاه قرآني اين كار را شروع كرد و بر اساس برنامه و طرحي مدون، آن را پيگيري نمود.
3- اصوات زيبا و دلنشين قرآني را براي كودكان و نوجوانان بر اساس يك برنامه زمان بندي شده و در ساعات مناسب كه موجب جذب و تأثير در روح و روان آنها شود پخش نمائيم.
قرآن را بايد به كودكان و نوجوانان به عنوان كتاب زندگي آموزش داد. (نه تنها به عنوان يك كتاب مقدس براي تلاوت) و لذا با بهره گيري از تمثيل هاي قرآني ، قصص كوتاه و آيات قصار بايد قرآن را سرمشق ، رهبر و برنامه مطمئن براي يك زندگي خوب و پر نشاط معرفي كرد و زمينه عملياتي شدن اين برنامه ها با با كودكان و نوجوانان در محيط منزل و مدرسه تمرين و تكرار نمود.
مثل احترام و نيكي به والدين، رعايت نظم، نظافت وپاكيزگي ، سلام كردن، رعايت ادب، راستگويي، درستكاري ، كار وكوشش ، انفاق و احسان ، صدقه و …
5- نكتة ديگري كه در زمينه انس كودكان و نوجوانان با قرآن بايستي مدّ نظر قرار دارد كيفيت ارتباط وبهره گيري از قرآن توسط والدين و بزرگترها در صحنه هاي زندگي ، اجتماع و معاشرت هاي آنها با همديگر مي باشد. كه از حيث الگوگيري تأثير بسزائي در انس با كودكان و نوجوانان با قرآن كريم دارد.
6- آنچه شايسته است در زمينه تعليم و تربيت قرآني كودكان و نوجوانان مورد توجه قرار گيرد،اين است كه اين آموزش ها به گونه اي باشد كه كودكان و نوجوانان را وادار به تفكر در پيام ها و موضوعات نمايد، نه آنكه باعث شودمطالب و معارف را بي پايه بپذيرند تا بعد به سبب فقدان مباني عقلاني به سرعت درهم فرو ريزند. پس در طرح قصه ها و داستان قرآني نبايد تنها يك قصه گو بود ، بلكه بايد نكات و فرازهايي از آن را به صورت تطبيقي با شرايط روز ، به عنوان برنامه زندگي مورد بحث و بررسي قرار داد تا كودكان و نوجوانان به تدريج آنها را در صحنه زندگي خود تجربه كنند.
شيوه ها و نكات مهم در آموزش و تبيين داستان ها و قصص قرآني:
در زمينه آموزش و تبيين داستان ها و قصه هاي قرآني بايد به شيوه ها و نكات ذيل توجه داشت.
1- نخستين نكته اي كه بايستي در انتخاب داستان ها و بيان آنها براي كودكان مد نظر داشت، پاسخگويي به نيازهاي عاطفي ، اخلاقي، اجتماعي، مذهبي كودكان- از طريق آن داستان ها و تمثيل هاست.
2- دومين نكته، چگونگي تأثيرات داستان ها در روحيات لطيف و شاد كودكان و نوجوانان است . درست است كه قرآن داستان هاي واقعي و آموزنده اي را بازگو مي كند. اما بايد از خود بپرسيم كه داستان ذبح اسماعيل (ع) توسط پدرش ابراهيم (ع) در تصور كودك از مهر و عطوفت پيامبران خدا چه تأثيري خواهد داشت؟ و داستان غرق شدن قوم نوح و فرزندش در آب و نجات كساني كه بر كشتي نوح سوار شده اند در محبت و علاقه فطري كودك به خدا چه لطمه اي وارد مي سازد؟ لذا بايد داستان هايي گزينش شود و ادبياتي به كار رود كه براي كودكان و نوجوانان قابل هضم بوده و تصورات ديني آنها را تقويت و تغذيه نمايد و آنها را غني سازد. براي كودك كه اصول فراوان از حكمت ها و ضابطه هاي حكم خداوند را نمي داند، فهم اين نكته ها دشوار است و لذا مي توان در وهلة اول به سراغ اين نوع داستان ها كه نياز به مقدمه هاي زيادي دارد،نرفت، بهتر است ضمينه هاي لطيف و اميد بخش و شادي آفرين را از قصص قرآن انتخاب و در قالب و مفاهيم كودكانه آورده شود تا مذاق كودك و نوجوان را نسبت به معارف قرآني شيرين نمايد.
3- سومين نكته، بهره گيري از داستان ها و ادبيات مناسبي است كه چهره اي زيبا دلنشين و مهربان و با عطوفت از خدا، پيامبران و امامان (ع) به نمايش گذارد و از بين داستان هايي كه نيازمند قدرت نگرش مقايسه اي و تطيبقي است پرهيز شود.
پيشنهاد مي شود براي كودكان و نوجوانان ، از داستان هاي مناسب قرآني همچون- بت شكني حضرت ابراهيم (ع) و در آتش افكنده شدن ايشان و گلستان شدن آتش، تجديد بناي كعبه در تاريخ حضرت ابراهيم (ع) ، ماجراي حضرت يوسف(ع) ، ماجراي حضرت موسي(ع) ، ماجراي حضرت عيسي(ع) ، ماجراي زندگاني پيامبر اكرم (ص)و سيره قرآني ائمه اطهار(ع) توسط والدين و مربيان مطرح شود.
4- براي هر آيه بايستي قصه اي زيبا و ماندگار از سيرة قرآني پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) كه اسوه حسنه هستند تهيه و در قالب ادبيات كودك و نوجوان به ذكر آن پرداخت.
5- طرح قصه هاي قرآن بايد طوري باشد كه در كودكان و نوجوانان انتظار و اميد وحركت بيافريند و داستان ها، ملال آور و خسته كننده نباشد. داستان ها و داستان گويي نبايد بهانه و وسيله نصيحت هاي مستقيم و توجيه و تفسير مسائل و عملكرد بزرگترها شود. بلكه بايد پيام از خود داستان بجوشد و غير مستقيم بر كودك و نوجوان اثر گذارد. نبايد پيام ، زبان و مجموعه واژگاني كه در داستان و جود دارد دور و بيگانه از ذهن و تصور كودك باشد و حركت كلي داستان و پيام داستان بايد در راه هدفي شايسته و خداپسندانه باشد تا آثار مثبت خود را بر جاي بگذارد.
6- از بيان داستان ها و افسانه هاي دروغين – خيالي و خرافي و ترديد برانگيز كه به عنوان چاشني بيان داستانها استعمال مي شود بايد به شدت پرهيز نمود تا از رسوخ و رسوب مطالب نادرست در ذهن كودكان و نوجوانان جلوگيري شود.
بررسي نيازهاي كودكان و نوجوانان:
پژوهش هاي به عمل آمده نشان مي دهد كه قصه هاي زيبا و واقعي قرآن در رشد شخصيت و رفتار كودكانه و نوجوانان تأثير بسزايي داشته و از ارزش و اهميت ويژه اي برخوردار است. داستانهاي قرآني به كودكان و نوجوانان كمك مي كند تا شناخت لازم را از خود به دست آورند يا به ويژگي هاي خاص شخصيتي خود پي ببرند و درك بهتري از پيچيدگي فكر، رفتار انسان و ارتباط اين رفتار با ويژگي ها شخصيتي به دست آوردند و به اين ترتيب به سلامت فكري لازم برسند. شناخت از خود با مطالعه داستان يا شنيدن داستان ها و از راه تعامل با شخصيت يا شخصيت هاي داستان به دست مي آيد و چون شناخت از خود، كليدي براي حل مشكلات است، در صورت توصيه داستان ها يا داستان گويي قرآني ، بايد دقت شود كه محتواي داستان، كودك و نوجوان را به سوي كسب اين شناخت هدايت نمايد. اگر كودكان و نوجوانان، با داستان هاي مناسب قرآني بتوانند وجه اشتراكي بين احساسات ، توانمندي ها يا مشكلات خود و شخصيت هاي داستان پيدا كنند، شناخت بهتري نسبت به آن حالت ها به دست مي آورند و به صحبت كردن درباره آنها مي پردازند، در نتيجه بينش لازم نسبت به اين امور را كسب مي كنند و در صورت بروز مشكلات مي توانند به حل آن بپردازند (همانند سازي) و نتيجه آن يعني (شناخت) و امكان بحث و برون ريزي احساسات يعني (تخليه هيجانات)از جمله مزاياي داستان خواني يا ديدن و شنيدن آنها براي رشد شخصيت و حل مشكلات هستند. گاهي با طرح يك خاطره و يا داستان مي توان فردي كه ماهها و سالها دچار بي هويتي و كژ راهه شده و معنايي براي زندگي جاويد خود نداشته به حيات جاودان اميدوار كرد.
مثلاً فردي كه بر اساس خصوصيت (خبر افكني) كليه مشكلات و نابساماني هاي خود را به گردن ديگران مي اندازد مي تواند به اين باور برسد كه من هم در پيدايش مشكل بي تقصير نبوده و در حل آن نيز بي تأثير نخواهم بود.
… چون كودكان و نوجوانان داراي احساسات، توانمندي ها و مشكلات متفاوتي هستند يا به عبارت ديگر، چون داراي ويژگيهاي شخصيتي گوناگوني هستند و نيز در زمان ها و دوران هاي مختلف زندگي، نياز هاي متفاوتي دارند، ضروري است كه نيازهاي آنان شناسايي شود و در صورت شناسايي اين نيازها، به ساماندهي و جهت دهي آنها از طريق معرفي و توصيه داستانهاي مناسب قرآني پرداخت .
در بررسي نيازهاي كودكان و نوجوانان، ابتدا بايد تعريفي از نياز ارائه نمود تا بر اساس آن به دسته بندي يا تقسيم بندي نيازها وپاسخگويي مناسب به هر كدام پرداخت.
نياز عبارت است از نيرويي كه از ذهن و ادراك انسان سرچشمه مي كيرد و انديشه و عمل را چنان تنظيم مي كند كه فرد به انجام رفتار مي پردازد تا وضع نامطلوبي را در جهتي مطلوب تغيير دهد و حالت نارضايتي را به رضايت و ارضاي نياز تبديل نمايد. فرد نيازمند داراي حالت ناخوشايند است كه پس از برآورده شدن نيازش از استرس و فشار رواني خارج شده و حالات خوشايندي براي وي ايجاد مي شود .
با توجه به آيات قرآن كريم نيازهاي انساني كه به آنها پاسخ گفته شده مشخص مي شود:
سوره شعرا آيات 78 تا83 / سوره عبس آيات 24 تا32 / سوره نازعات آيات 28 تا 33 / سوره نبأ آيات 6 تا16 / سوره نوح آيات 11 تا 20 / سوره طلاق آيات 11و12/ (خروج از ظلمات گناه و رسيدن به نور و رستگاري و سعادت)سوره مريم آيه 96 (رسيدن به محبوبيت) سوره نحل آيه 97 (رسيدن به حيات طيبه) / سوره دخان آيه 51 (رسيدن به مقام امنيت) /سوره صافات آيه 40 ( امنيت از گزند شياطين جني و انسي)
با توجه به دسته بندي آيات و با استفاده از علوم روان شناسي مي توان نيازهاي انساني را در 5 گروه مورد توجه قرار مي داد.
1- نياز هاي مادي يا( فيزيولوژيك ) (مانند نياز به آب، غذا ، هوا)
2- نياز هاي مربوط به ايمني مانند نياز به احساس امنيت، سلامت و آرامش
3- نيازهاي عاطفي مربوط به عشق و محبت مانند نياز به داشتن روابط محبت آميز با ديگران
4- نيازهاي مربوط به احترام و مسئوليت و عزت نفس مانند نياز به كسب احساس اعتماد و مورد پذيرش قرار گرفتن
5- نيازهاي مربوط به خوديابي و شكوفايي، تحقيق وشناسايي استعدادها وحركت به سمت متعالي
عموماً رفتارهاي آدمي منشأ چندگانه دارند و افزون بر نيازها، محرك هاي بيروني نيز در ارضاي آنها دخيل اند از حملة اين محرك ها مي توان به اطلاعات و تجربه هايي كه بايد به افراد منتقل شوند اشاره كرد. داستان گويي و داستان خواني قرآني موجب انتقال تجربه و عبرت ها به طور غير مستقيم مي شود و با شناختي كه در فرد، نسبت به شخصيت خود و ديگران به وجود مي آورد، بينش ، ارزش و رفتارهاي او را متحول مي كند و زمينه را براي پاسخگويي به نيازها فراهم مي سازد. معمولاً كودك، شاكله و شخصيت اش در تعامل با ديگران شكل مي گيرد اين تعامل، گاهي در صحبت كردن است، گاهي در شنيدن، مسافرت كردن و نشست و برخاست با ديگران اتفاق مي افتد كه داستانگويي و داستانخواني نيز از اين جمله اند.
انواع نيازهاي كودكان و نوجوانان :
در اين بخش نيازهاي كودكان و نوجوانان به تفكيك مشخص و داستان هاي قرآني مناسب براي پاسخ گويي به آن نيازها معرفي ميشود.
1- نيازهاي عاطفي:
دوست داشتن و مورد محبت ديگران قرار گرفتن از نيازهاي مسلم هر انسان است و اين نياز در كودكان و نوجوانان كاملاً محسوس است؛ اگر فرصت محبت كردن براي آنها فراهم شود، يقيناً توانايي جلب توجه ديگران و ايجاد فرصت براي اينكه ديگران نيز بتوانند آنان را دوست داشته باشند و به آنان توجه كنند نيز به وجود خواهد آمد. البته همه انسان ها بالقوه داراي اين نياز عاطفي هستند ولي همه آنها توانايي ابراز محبت خود به ديگران و توانايي جلب محبت ديگران را ندارند. اين ناتواني ممكن است نتيجة محروميت از محبت كافي در دوران كودكي، و ريشه بسياري از مشكلات روحي در نوجواناني و بزرگسالي باشد. يكي از راه هاي ارضاي اين نياز و فراهم كردن امكان چشيدن طعم شيرين محبت كردن و محبت ديدن ، استفاده از داستان هايي است كه رنگ و بوي عاطفي دارند مانند:قصص انفاق افطاري ( آيات 6تا12 ) سوره انسان حضرت اميرالمؤمنين و خانواده
داستان بخشش افطاري خانواده حضرت علي و فاطمه از روي محبت فرزاندانشان حسن و حسين به عنوان دو نوجوان كه تازه از بستبر بيماري برخواسته اند و بر اساس نذر پدر و مادر سه روز روزه گرفته اند، در سه روز پياپي – افطاري خود را از روي محبت به خانواده اي مسكين ، خانواده اي يتيم و خانواده اي اسير مي دهند، بدون اينكه از آنها انتظار تشكر داشته و صرفاً براي جلب رضايت الهي آن چه را كه دوست مي داشتند غذايي را كه نياز مبرم و حياتي آنها بود همان را در راه خدا انفاق كردند و مصداق اتم و اكمل ايثارگران و انفاق گران در راه خدا و ابرار شدند. قصه حضرت يوسف (ع) كه پس از همه حسادت و دشمني ها كه توسط برادرانش ديد و او را به چاه انداختند و موجبات اسارت، بردگي و به زندان افتادن او شدند، متنها يوسف (ع) پس از اينكه از زندان آزاد شد و به مسؤليت دست يافت ، هيچگاه در صدد انتقام از برادران خود برنيامد و آنها را مورد لطف و محبت خود قرار داد (آيات 4 تا 99 سوره يوسف به داستان يوسف پرداخته است)
قصه حضرت مريم (مادري معصومه ) كه قرآن، چگونگي احساسات عاطفي او را در دوران كودكي و در دوران كودكي فرزند گرانقدرش حضرت عيسي (ع) مطرح ميكند. مادري كه در اوج تنهايي ظاهري و شدائد و سختي ها و حرف ها ي ناگوار مدرم و تهمت ها با محبتي هر چه تمام تر به پرستاري كودكش مي پردازد و با عكس العملي آگاهانه، شخصيت خود و فرزندش را معرفي مي كند (آيات 40 تا50 سوره آل عمران)
2- نيازهاي اجتماعي
در دنياي رو به تحولي كه در آن، ارتباط و توانايي برقراري ارتباط با ديگران نقش عمده اي در موفقيت مردم دارد بايد به نيازهاي اجتماعي توجه بسيار شود.كودكان و نوجوانان درصورتي كه بتوانند با بزرگسالان، يا با همسايگان، افراد بيگانه،معلم و با والدين خود ارتباط مناسب برقرار كنند، قادر خواهند بود بسياري از نيازها و مشكلات خود را در زنددگي برطرف كنند. معمولاًُ اين افراد در برخورد با ديگران از اعتماد به نفس لازم برخوردارند ومي دانند مشكلي را كه در رابطه با ديگران يا در همكاري با ديگران دارند، چگونه حل كنند.
داشتن فرصت كافي براي برخورد با ديگران به تدريج امكان شناخت ها و توانايي برقراري ارتباط با شخصيت هاي مختلف را فراهم مي آورد در اين تعامل و برخورد با جامعه ضمن شناخت از خود، اعتماد به نفس پيدا مي كنند كه كليد اصلي حل بسياري از مشكلات و زير بناي يك زندگي اجتماعي سالم است. از جمله عوامل مؤثر در ساختن زندگي اجتماعي سالم و و توانايي ارتباط با ديگران، مطالعه داستان هاي قرآني يا شنيدن آنها از مربيان يا والدين با شيوه هاي صحيح مي باشد. داستان هاي قرآني كه متناسب با سن و سال كودكان و نوجوانان قابل طرح و پردازش مي باشند عبارتند از :
الف- داستان مباهله:
حسن بن علي (ع) و حسن بن علي (ع) دو كودك همراه با پدر و مادر و پدر بزرگ جهت انجام مراسم دعا و مباهله و دعوت مسيحيان نجران به سمت اسلام و تبعيت از حكومت اسلامي (آيات 61 و62 سوره آل عمران)
ب- داستان تطهير:
حضور حسن بن علي (ع) و حسين بن علي (ع) دو كودك همراه با پدر و مادر در زير عباي پيامبر و معرفي آنها به عنوان افراد مطهر و پاك و منزه از هر آلودگي . (آيه 33 احزاب ) داستان جذابي مي شود كه هر كودك و نوجواني را مجذوب حسنين (ع) مي كند.
ج- داستان پيامبران (داستان دوران كودكي – نوجواني و جواني پيامبران همچون ابراهيم (ع) ، موسي (ع) ، عيسي (ع) ، داود(ع) يحيي(ع) ، يوسف (ع) و حضرت محمد (ص) و داستان اصحاب كهف.
اينگونه داستان ها ضمن اينكه مشوق كودكان و نوجوانان براي حضور در فعاليت هاي اجتماعي است ميزان توان تطبيق وقدرت هماهنگي و همگامي آنها را با ديگران در حركت هاي اجتماعي افزايش داده و حس اعتماد به نفس و عزت آنها را تقويت نموده و طبعاً احساس امنيت اجتماعي آنها را افزايش مي دهد عزت نفس واحساس امنيت اجتماعي آنها را تأمين مي نمايد.
صفحات: 1· 2