پيامبراعظم (صلي الله ) وخرافه ستيزي
دراين مقاله يكي ازهجمه هاي نامرئي دشمن راكه شايدبه واسطه سادگي آن موردغفلت قرارگرفته به طورخلاصه بررسي مي نماييم . هجمه اي كه ازقديم الايام (روزگارقبل ازبعثت پيامبر)درزندگي ماانسانها رواج فراوان داشته ووسيله اي است بسيارخطرناك جهت كم فروغ ساختن نورروشني بخش اسلام؛چون خرافه وخرافه پرستي كه ازمختصات فرهنگ جاهليت به شمارميرودوموجب بدعت وانحراف درتعاليم حيات بخش اسلام خواهدبودلذااين مسئله رابايد مورد توجه قراردهيم كه اگردين وعقيده ما گرفتارآسيب ، انحراف وبدعت شود دشمنان اسلام به اهداف شيطاني ونامشروعشان خواهند رسيد.براين اساس ابتدا به خرافات نزد اعراب جاهلي ميپردازيم وسپس مبارزات پيامبر را بااين خرافات بيان مي نماييم .
خرافات وافسانه پرستي نزد اعراب جاهلي قبل از بعثت
تاريخ براي مردم شبه جزيره عربستان افسانه هاي زيادي ضبط كرده اند نويسنده كتاب «بلوغ الارب في معرفه احوال العرب» بيشترآنهارادرهمان كتاب،با يك سلسله شواهدشعري وغيره گرد آورده اند .در اين كتاب افسانه ها وخرافات درواقع بزرگترين سد، دربرابر پيشرفت آيين اسلام محسوب ميشوند.اينك نمونه هايي ازاوهام وخرافات موجود در عقايد عرب جاهلي قبل ازبعثت را براي روشن ساختن ارزش معارف اسلام ذكر ميكنيم:
1 - آتش سوزي براي آمدن باران
شبه جزيره عربستان ، دربيشترفصول باخشكي روبرو است . مردم براي فرودآمدن باران چوبهايي را كه ازدختي به نام «سلع» ودرخت زودسوز ديگري به نام «عشر» گردمي آوردندوآنها را به دم گاو ميبستند وگاورا تا بالاي كوه ميراندند ،وسپس چوبها را آتش ميزدنند. به جهت وجود مواد محترقه درچوبهاي عشرشعله هاي آتش ارآنها بلند ميشدوگاو براثر سوختگي شروع به دويدن ونعره زدن ميكرد .آنها اين عمل نابخردانه را به عنوان يك نوع تقليد وتشبيه به رعدوبرق آسماني انجام ميدادند. شعله هاي آتش را به جاي برق ونعره گاو را به جاي رعد به شمارمي آوردنند.واين عمل را درنزول باران مؤثر ميدانستند.
2 - اگرگاو ماده آب نميخورد گاو نر را ميزدنند
گاوهاي نر و ماده را براي نوشيدن آب ، كنارجوي آب ميبردند.گاهي ميشد كه گاوهاي نر،آب مينوشيدنندولي گاوهاي ماده لب به آب نميزدنند آنان تصور ميكردنند كه علت امتناع، همان وجود ديوها است كه در ميان شاخهاي گاو نرجا گرفته اندونميگزارند گاوهاي ماده آب بنوشند براي راندن ديوها بر سرو صورت گاوهاي نر ميزدنند.
3 - شتري را در كنار قبري حبس ميكردنند، تا صاحب قبر هنگام هنگام قيامت پياده محشور نشود.
اگر مرد بزرگي فوت ميكرد، شتري را دركنا رقبر او در ميان گودالي حبس ميكردنند، وآب وعلف به او نميدادندتا بميردو متوفي روز رستاخيز بر آن سوار شود وپياده محشور نگردد.
4 - شتري را در كنار قبر پي ميكردند
از آنجا كه شخص متوفي دردوران زندگي براي عزيزان وميهمانان ،شتر نحر مي نموده، باز ماندگاني براي تكريم از متوفي وسپاسگزاري از او در پاي قبر او ، شتر را به طرز دردناكي پي ميكردند.
مبارزات پيامبر(صلي الله عليه وآله) با خرافات وافسانه پرستي
قرآن مجيد، هدف هاي مقدس بعثت را با جمله هاي كوتاهي بيان ميكند آياتي كه در اين زمينه شايان توجه بيشتري مي باشد به قرار ذيل است :
1-«ويضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم»،سوره اعراف آيه 157.پيامر تكاليف شاق و غل وزنجيرهاكه بآنها ست برمي دارد .
منظور از غل وزنجير كه دردوران طلوع فجر اسلام ، به دست وپاي عرب جاهليت بود غل وزنجير آهني نيست، بلكه منظور همان اوهام وخرافاتي است كه فكر وعقل آنها را از رشد ونمو باز داشته بودكه به مراتب از زنجيرهاي آهني ، زيان آورتر وآسيب زا تر است.
2 - «ما جعل الله من بحيره ولا سائبه ولا وصيله ولا حام» سوره مائده آيه 103.خداوند بذاي بحيره وسائبه ووصيله وحام حكم مقرر ننموده.
اصناف چهارگانه در آيه فوق، انعامي هستند كه مردمان عصر جاهليت براي آنها احترام قائل بودندوبه همين منظور براي آنها احكامي جعل كرده بودند.مانند حرمت سوار شدن برپشت آنها، حرمت گوشت وشيرشان ، آزاد گذاردنشان درآب وعلف وامثال آن.
دراين آيه شريفا خداي متعال منزه از جعل چنين احكامي شده واين گونه احكام را كه مردم خرافي از پيش خود ميتراشيدنندوبه خدا نسبتش ميدادنداز خداي متعال نفي گرديده؛ زيرا اولا ميفرمايد: «ماجعل الله …» يعني خدا چنين چيزي جعل نكرده؛ثانيا در ادامه ميفرماييد: «ولكن الذين كفرويفترون علي الله الكذب»ليكن كساني كه كافر شدند برخدا افترا ميبندند.
باتوجه به اين آيات يكي از افتخارات بزرگ پيامبر بزرگ اسلام اين است كه با خرافات وافسانه ها مبارزه نمود وعقل وخرد بشر را از غبار وزنگ خرافات شستشو دادوفرمود: «من براي اين آمده ام كه قدرت فكري بشر را تقويت نماييم وبا هر گونه خرافات به هر رنگ كه باشد سرسختانه مبارزه مي نمايم .»
لازم به ذكر است كه بايد به اين مسئله توجه داشته باشيم كه جامعه كنوني و آيندگان نيز ازاين دست خرافات در امان نيستند ونخواهند بود مگر اينكه سطح دانش وآگاهي مردم بالا رود ، روح منطق واستدلال آنها بيدار شود وجامعه راه دفاع از خود رابداند، پليديها وزشتيها را بداند ،خوبيها ونيكيها را اقتباس نمايد وراه صحيح را از راه انحراف تشخيص دهد، واين همان روش قرآن كريم وائمه اطهار است.
به اميد روزهاي واقعي كه رنگ حقيقت دارند، ايامي كه حقيقت طلبي دررگهاي وجودمان جاري شود