احمد بن ابي نصر بظنطي مي گويد:به امام محمد بن علي عليه السّلام گفتم:گروهي از مخالفان مي گويند از آن رو پدرتان به نام رضا خوانده شد كه مأمون- بعدازآنكه وي به ولايت عهدي مأمون رضايت داد- اورا رضا ناميد.

امام عليه السّلام فرمود:به خدا سوگند!دروغ مي گويند ومرتكب كار زشتي شده اند.خداوند متعال وي رضا ناميد؛چون وي در آسمان مورد خشنودي خداوند ودر زمين مورد خشنودي رسول خدا صلّي الله عليه وآله وامامان بعد از وي بود.

گفتم:آيا همه پدرانت مورد خشنودي خداوند درآسمان ورسول خداوامامان بعداز وي در زمين نبودند؟فرمود: بودند!گفتم:پس چرا فقط پدرت ازبين آنان به نام رضا ناميده شد؟فرمود:زيرا همان گونه كه منافقان وي ازبين دوستانش ازوي خشنود بودند،مخالفان وي ازبين دشمنانش نيز از وي خشنود گشتند؛ازاين رو به نام رضا ناميده شد.شيخ صدوق،علل الشرايع،ص523

وهابیت زیارت قبور را بدعت و حرام می داند و در این حرمت حتی زیارت قبر رسول گرامی اسلام را استثنا نمی داند و کار را تا آنجا پیش می­برد که سفر به قصد زیارت رسول گرامی اسلام را حرام و نماز را در این سفر کامل می داند.

 «    …َلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا»[1]

«هر گاه آنان زمانى بر خويش ستم کرده­اند نزد تو ]اى رسول خدا [بيايند و استغفار کنند و پيامبر براى آنان طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذير و رحيم خواهند يافت».

ادامه »

صدیقه مصطفوی (دختر حضرت امام) می گوید: یادم می آید از دوران کودکی کم خواب بودم. چندین بار نیمه های شب بیدار می شدم و مکرر نماز شب آقا را می دیدم. از خود می پرسیدم: چرا آقا در هنگام شب این قدر می گرید. خیلی از شب ها مهتاب بود و در پرتو روشنایی آن، اشک های آقا را مشاهده می کردم و این وضع برای من که طفلی بیش نبودم شگفت آور بود. در مدتی هم که به نجف می رفتم و بچه های کوچک داشتم و شب ها بیدار می شدم، آقا در اتاقشان - که رو به روی محل اقامت ما بود - در ایوان کوچکی نماز شب می خواندند و من احساس می کردم برای این که صدایشان را نشنویم گریه هایشان را با بلندگویی که مناجات پخش می کرد تطبیق می دادند و من چون بیدار بودم صدای گریه آقا را می شنیدم.

برخی خویشاوندان که از پانزده سالگی با امام بوده اند، گفته اند: از دوران نوجوانی که با امام در خمین بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک می گرفتند و می رفتند به یک قسمت دیگر که هیچ کس بیدار نشود و نماز شب می خواندند.

ادامه »