جوانان و اعتقادات مذهبی
از دیدگاه اسلام معرفت الهی و وجدان اخلاقی از جمله تمایلاتی هستند که به طور فطری با سرنوشت انسان آمیخته شده و ریشه در طبیعت انسان دارند و همین تمایلات فطری است که جوانان را به ارضاء ارزش های معنوی وامی دارد [1
]nt-size: small;"> و اصولاً تماس با ارزش های مذهبی تأثیر بسیاری در تشکیل شخصیت داشته و جوانان را وادار می کند که وجود خود را به منزله ی جزء و تابعی از جهان بزرگ بدانند ، از این رو پرسش آغازین در ایام نوجوانی و جوانی سخن از چگونگی « هدف آفرینش » است.[2]عشق به خدا در سن جـوانی در جوانان شدت یافته و با احساس قبلی شان درباره خدا متفاوت می گردد ، جهش های عارفانه ای در آن پدید می آید که حال آنان را چون حال عارفان ، پریشان و یا چون زاهدان ، نسبت به دنیا بی اعتنا می سازد.
روابط انسان با خدا که تا حال برای او نامفهوم بود در این سن مفهوم می گردد و سروکارش با جهانی است که ابعاد و جوانبش رنگ خدائی دارند و برای او شناخته شده است ، عبادت های شدید و غلیظ ، شب زنده داری ها ، اشک ریزی ها ، آن چنان در او زیاد می شود که برای والدین مذهبی مایه سرور و برای دیگران نگرانی آور است . [3]
جوانان به خاطر علائق مذهبی در مجامعی شرکت می کنند که در آن بحث و گفتگو مطرح باشد و این بحث در زمینــه مذهب باشد ، در اجتمــاعات مذهبی شـور و عاطفه ی آن ها بروز کرده
و سر و سامانی می گیرد ، [4] پیامبرگرامی اسلام r در همین رابطه می فرمایند :
« به شما درباره ی نوجـوانان و جـوانان سفارش می کنم زیرا آن ها دارای قلبی رقیق تر و فضیلت پذیرتر می باشند ، زمانی که خداوند مرا به پیامبری مبعوث کرد تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم ، جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان بستند ولی پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفت با من برخاستند . [5]»
[1] - رضا کرمی نوری ، علیرضا مرادی ، روان شناسی تربیتی ، افیست « سهامی عام » ، ص 163
[2] - احمد احمدی ، روان شناسی نوجوانان و جوانان، ص 61
[3] - علی قائمی ،شناخت ، هدایت و تربیت نوجوانان و جوانان ، ص 112
[4] - همان ، ص 113
[5] - رضا کرمی نوری ، علیرضا مرادی ،همان ، ص 165 ( کتاب حدیث « شباب قریش ، ص 1 » )
اين مطلب ادامه دارد …..