دین یابی یا دین دهی
دشمنان سعی می کنند که نابه هنجاری های فرهنگی و اجتماعی ،چون بد پوشی و تغییر رفتار جوانان و نوجوانان را تابو شکنی در حوزه اخلاق و دین گریزی در حوزه عقیده معرفی کنند و آن را محصول شکاف و گسست نسلها در جامعه ایران به عنوان یک بحران ایدلوژیکی جلوه دهند . و دین ستیزی و گریز از هنجارهای عقیدتی ، خصوصا میان جوانان و نوجوانان رافضای غالب در جامعه ایران بر شمارند و به منظور تحت تاثیر قرار گرفتن جوانان و استحاله فرهنگی ،در عرصه فناوری ارتباطات ،با به کار گیری حداکثر ظرفیت تکنو لو ژی جدید رسانهای و امواج ماهواره واینترنت ودها سایت فارسی زبان ازتولید وانتشارمدلهای فرهنگی فرو گذار نیستند وهرروز نیز بر تبلیغات گسترده خود می افزایند . بنابراین در این مقاله زمینه های تربیتی ،عاطفی و احساسی جوانان و نوجوانان را از منظر رفتار دینی مورد برسی قرار میدهیم .
تربیت دینی
تربیت دینی به معنای متخلق شدن به اخلاق الهی است که هدف بعثت تمام پیامبران است و در نظام اسلامی متعا لی ترین هدف تلقی می شود .از نظر قرآن انسان یک تکون وخلقت جسمی دارد و یک انشای خلقی که این انشای خلق دوم شخصیت و انسانیت را تشکیل می دهد . در انسان استعدادهای بالقوهای نهفته است که بر اثر تعلیم و تربیت شکوفا می شود و از انسان خلیفة الله می سازد . از نظر اسلام تعلیم و تربیت به انسان بینش میدهد که با آن دست به انتخاب احسن بزند . تعلیم و تربیت دینی باید بر سه حوزه شناختی ،عاطفی و رفتاری اثر بگذارد ودر صورت عدم تحقق این فرایند ،جامعه دچار مشکلات جدی فرهنگی می گردد . تربیت دینی و آسیب شناسی آن موضوع پیچیدهای است که هر گونه تجویزی برای آن نیاز به جامعه اندیشی ،ژرف نگری و دین اندیشی با احاطه به مبادی معرفت شناختی در حوزه های مختلف علوم انسانی و فناوری آموزشی و رسانه ای است .
آسیب شناسی تربیت دینی
پس از تبین درست روش شناختی و قرائت صحیح دین شناختی در تربیت دینی می توان گفت که بهبود نظام تعلیم وتربیت ،به ویژه تحقق تربیت دینی در نسل کنونی و آینده ،جز از طریق رویکرد سیستمی به شبکه گسترده نظام فرهنگی و آموزشی آسیب شناسی وضع موجود و شرایط مساعد اجتماعی امکان پذیرنیست . به عبارت دیگر غلفت از همبستگی علی بین عوامل و مولفه های تربیت دینی در شبکه گسترده فرهنگی و آموزشی شاید از شایع ترین خطاهای تربیت دینی شمرده شود . آنجا که تربیت دینی از رهافت طبیعی ،فطری و خود انگیخته آن به سوی رهافت های اکتسابی ،بیرونی سوقداده شده است ،« آسیب زدایی تربیت دینی » بیش از هر زمان رخ نمایی کرده است . تامل در این زمینه که آیا شبکه گسترده فرهنگی و آموزشی ،از شورای عالی انفلاب فرهنگی وسایر وزارت خانه ها و سازمان ها و نهاد های مرتبط در امر تعلیم و تربیت ،فرهنگ و آموزش در جهت تربیت دینی جوانان و نوجوانان توفیق داشته است یا خیر ،از ضروریات است .
دلایل آسیب های رفتا ردینی
آسیب های دینی یعنی بروز و ظهور رفتارهایی که مورد انتظار دین نیست و حتی به اصل دین لطمه می زند . و حتی ممکن است توسط بعضی دین دارا ن انجام شود . حال لین سوال مطرح می شود که چرا دین داران دچار آسیب های رفتاری دینی می گردند ؟در پاسخ به این سوال دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است که تنها به نظریه روانی دین اشاره می شود : دیدگاه روانی معتقد است که انسان ها از نظر ویژگی های فردی و روانی تفاوت های اساسی دارند .هر فردی خصوصیات خاص خود را دارد . آموزش هر مسئله ای برای انسان باید با توجه به ویژگی های روانی او باشد . اگر این مسئله رعایت نشود ،امر آموزش و تربیت آسیب زا می گردد . بنابراین یکی از مسائل مهم جامعه امروز ،چگونگی ارائه مفاهیم ،محتوا و ارزش های مذهبی و دینی و نحوه تفهیم آنها به جوانان و نوجوانان و در نهایت اثر بخشی پیام است .
هدایت فطری و هدایت اکتسابی
انسان ها دارای دو گونه هدایت اند . هدایت فطری و هدایت اکتسابی ،و قرآن می خواهد بگوید که تا کسی چراغ هدایت فطریاش روشن نباشد ،هدایت اکتسابی برای او فایده ندارد . متخصصین تعلیم و تربیت معتقدند که میزان اعتقاد به دین و ثبات و قوام آن در بزرگسالی به میزان کار آمدی آموزش های دینی در دوران کودکی بستگی دارد . توجه به افزایش آسیب پذیری دینی و مذهبی در میان نسل جدید در جامعه ما ،اهمیت توجه به محتوای آموزش های مذهبی را بیش از پیش روشن می کند . از آنجا که حس دین در طبیعت و فطرت کودک به ودیعه نهاده شده است ،تنها زمینه سازی روانی ،عاطفی لازم است تا خود فرد بدون القا و اجبار بیرونی به کشف و شکوفایی آن دست یابد وآموزش ها و تعالیم مذهبی نیز باید در جهت یاری کردن کودک برای چگونگی کشف آن از طریق خویش باشد تا این که به طور آماده واز برون در اختیار وی قرار گیرد و در غیر این صورت مطمئنا در پرورش حس مذهبی او اختلال و کندی ایجاد می شود .
تفاوت دین یابی با دین دهی
در اینجا برای فهم شفاف از تفاوت «دین دهی » و «دین یابی » می توان از تمثیل «چاه »و «حوض» بهره گرفت . چاه از درون می جوشد و تولید کننده آب است .اما حوض از بیرون آب را دریافت می کند . چشمه جوشان دین جویی و دین یابی در فطرت آدمی به ودیعه نهاده شده است ،حال آنکه عدهای به تعبیر مولوی وابسته به آب ناودانی اند که از برون به آنها میریزد . از آنجا که یکی از نیاز های انسان میل به زیبایی و جمال دوستی است ،در تربیت دینی نیز می توان کمال استفاده مطلوب را از این گرایش ذاتی کرد . اگر شبکه گسترده فرهنگی و آموزشی و تبلیغ تربیتی بتواند پیام خود را به شکلی زیبا و هنرمندانه به مخاطب خود منتقل سازد ،توانسته است پلی میان طبیعت بشری و تربیت بزند .
در نتیجه می توان گفت هدف از تربیت دینی ، پرور ش شورو شوق فطری افراد نسبت به جلال و جمال الهی است . هدف ،عشق ورزی به دین است نه انتقال دین . نقش خانواده مدرسه و پیام آوران دینی نیز تنها انتقال و انباشت اطلاعا ت دینی در ذهن مخاطبان نیست ،بلکه ایجاد شرایط مناسبی است که مخطبین ،خصوصا جوانان ،خود بتوانند به فهم عمیق دین نایل شوند و آنان تنها نقش راهنما را دارند .