8 شوال سالروز تخريب قبور ائمه بقيع
بقيع گوشه اي از خاك خوشبوي بهشت است كه از آن جدا افتاده است . بقيع، منطقه اي از عرش خداست كه بر فرش، فرود آمده است. بقيع، پاره اي از دل خونين رسول است كه چهار خورشيد فروزان را در سينه خود جا داده است. بقيع، ساحل هزاران سال، اشك و نسيم آه است كه از جگر تفتيده شيعه بر مي خيزد. اي بقيع! اي نگار خانه هزاره غربت! اي تماشاخانه قرن ها مظلوميت! چگونه دلهاي سياهشان پذيرفت كه گام هاي لرزان خود را بر چهره تابناك و مطهر تو گذارند و تو را ويران سازند. آن چهره معصوم و پاك كه حاجتخانه همه جانهاي سوخته است. چگونه توانستند آن گنبد و گلدسته هاي آسماني را به زير آورند كه هزاران چشم بر آن دخيل نياز بسته بود؟ با زخمي به كهنگي تاريخ ، بر سينه و قلبي شرحه شرحه از مظلوميت شما خاندان وحي، سالروز تخريب خاك بهشت و نيستان غربت را به سوگ نشسته ايم . اين غم جانسوز بر عاشقان زيارتت تسليت.