شیوه های دعوت جوانان به دين اسلام
امروزه گمان می رود بسیاری از مردم از اسلام و خط مشی آن دورافتاده و از راه و رسم اسلامی فراری و گریزان شده اند ، گام ها بر خطا و طی طریق نادرست است ، تشویقات و پندگوئی های واعظان قادر نیست نسل فراری از اسلام را به آغوش اسلام برگرداند. [1]
>شاید علت آن باشد که بعضی واعظان فکر می کنند که سازنده فرد هستند که البته این فکر غلطی می باشد ، چرا که خدا انسان را چنان نیافریده که موم باشد در دست هرکس. [2]
ولی آن چه مهم است که باید بدان توجه شود این نکته است که در راستای دعوت و هدایت انسان ، هیچ تفاوتی نمی باشد ، چه بخواهیم جوانی عوض شود ، چه طفلی خردسال ، چه یک شخص و چه یک جامعه ، همه از یک قانون تبعیت می کند ، همه از مسئله انسان سرچشمه می گیرد . [3]
اگر انسان را شناختیم ، طفل را می شناسیم ، جوان را می شناسیم ، فرد و جامعه را می شناسیم و اگر انسان را نشناختیم طفل برایمان معماست ، جوان ، فرد و جامعه برایمان معماست ، در این موقع آدمی زمانی که می خواهد دیگران را هدایت کند منحرف می شود [4] پس در مرحله اول باید انسان را شناخت تا بتوان او را هدایت کرد و در مرحله دوم باید شناخت که از کجا مسئله تربیت و هدایت وی را شروع کرد و کدام را بر سایر تمایلات مقدم داشت .
مکتب آسمانی اسلام به این پرسش پاسخ صریح داده و اولین تمایل که به طور قاطع آن را در راه تربیت انسان به ویژه نسل جوان قرار می دهد ، خواهش های فطری مذهب است . [5]
حضرت علی u ضمن نامه مفصلی ، روش عالمانه و نظر صائب خود را در طرز تربیت حضرت مجتبی u ، جــوان نوخاستــه ی خویش توضیح داده و برنامه ی خود را با احیای عواطف
مذهبی آغاز می نماید:
« پس در آغاز تربیت ، تصمیم گرفتم تا کتاب خدای توانا و بزرگ را همراه با تفسیر آیات ، به تو بیاموزم و شریعت اسلام و احکام آن از حلال و حرام ، به تو تعلیم دهم.»[6]
در مرحله سوم باید اصول دعوت و هدایت را بشناسیم و راه پرورش مناسبی برگزینیم و چه راه و روشی بهتر از راه پیامبر و امامان برحق ما موجود می باشد پس باید آن اصول و شیوه و روش ها را بشناسیم و از امکاناتی که خداوند عطا نموده است در راستای دعوت ، تربیت و هدایت بهره گرفته تا بهتر از گذشته در این راه گام برداریم . [7]
. شیوه های دعوت در اسلام
در لابه لای آیات مختلف قرآن ، بحث های گوناگونی گاهی ملایم ، گاهی تند با مشرکان و یهود و به طور کلی با گروه های مخالف به چشم می خورد. [8]
یکی از این آیات ، آیه :
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ …[9] »
(قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيکوست.) می باشد ، که در آن شخصیت والای پیامبر را به عنوان الگوی شایسته و نمونه معرفی کرده که همگان می توانند از این الگو در راستای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی بهره جویند و نشانگر آن است که یکی از روش ها در راستای دعوت به اسلام روش و شیوه استفاده از الگو می باشد .
لکن هر الگویی شایستگی الگوبودن برای دیگران را نداشته و لازم است برای شناخت الگوی شایسته به توضیح پیرامون این شیوه بپردازیم :
1. روش الگویی
در جامعه امروز واقعیت امر این است که نصیحت زبانی در پرورش دینی چندان کارساز نبوده و
نقش عمل بسیار پررنگ تر است[10] ، از این رو لازم نیست همه آن چه را که قصد داریم به نوجوانان و جوانان بیاموزیم از راه القاء و بصورت بیان و ذکر باشد در مواردی بسیار می توان از راه ارائه الگو و نمونه عملی آنان را وادار کرد که راه و رسم صحیحی را بپذیرند و چه بهتر که خود مربی الگوی راستین مذهبی باشد که مردم را به آن دعوت می کند. [11]
الگویی که به نوجوانان و جوانان معرفی می شود می بایستی عمل و واقعیت خلقی خود را با تعالیم تربتی تطبیق دهد[12] ، بهر میزانی که رفتار الگوی ما خوب و پسندیده باشد فرزندان ما صبورتر و مطمئن تر به پیش می روند و مربی به خصوص در جنبه رفتار ، پوشش و موضعگیری ها باید مراقب کار و رفتار خود بوده که الگوی بدی برای آنان نباشد. [13]
در این میان بعد از وجود پیامبر r و ائمه اطهار ( علیهم السلام ) ، والدین بهترین الگو و عالی ترین عامل برای ایجاد کمال مطلوبند ، گو این که معلم ، همسالان و دیگران در او تأثیر دارند ولی نقش پدر و مادر مخصوصاً از آن بابت که با او رابطه خوبی داشته و بیش از دیگران با او میمانند بیشتر است و نیز از آن باب که والدین با فرزندان تفاهم بیشتری می توانند داشته باشند نفوذ آن ها در فرزندان زیادتر است. [14]
اگر والدین درست باشند احتمال درست شدن آن ها بسیار است، اگر والدین افرادی متعبد باشند خوب می توانند عملاً فرزندان خود را به تعبد بکشانند ، تأثیر عمل در افراد بسیار است .
در خانواده هایی که اعمال مذهبی صورت نمی گیرد، در آن جا که پدر و مادر و یا در مدرسه معلم و مدیر به اعمال مذهبی رغبتی نشان نمی دهند انتظار اینکه فرزندان مذهبی شوند اندک است ، بهمین جهت اولیای اسلامی ما را موظف کرده اند که فرزندان خود را عملاً به فرائض دینی آگاه کنیم و عملاً آنان را به رستگاری واداریم . [15]
یکی دیگر از آیاتی که برای همه مسئولیـن و مربیان و معلمان و اساتید و علماء ، دستور جامعی
بوده که برای موفقیت خود می بایستی به شیوه های گوناگونی نسبت به مخاطبان گوناگون خود ، مجهز باشند ، آیه:
«ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ…[16]»
( با حکمت و اندرز نيکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شيوهاى] که نيکوتر است مجادله نماى) می باشد .
از آن جا که ظرفیت روحی افراد یکسان نیست پس باید با هر کس مطابق ظرفیت روحی او سخن گفت . [17]
خداوند در آیه به سه شیوه دیگر دعوت مردم اشاره کرده که به ذکر آن ها می پردازیم :
اين مطلب همچنان ادامه دارد با ما باشيد
[1] - علی قائمی ، روش دعوت محمد r ، شفق ، ص 13
[2] - حائری شیرازی ، تربیت اسلامی ، دفتر تحکیم وحدت ، تهران ، مهر1360، ص 146
[3] - همان ، ص 68
[4] - همان ، ص 146
[5] - محمدتقی فلسفی ، جوان از نظر عقل و احساسات ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ص 345
[6] - نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، پارسیان ، چاپ هشتم ، قم ، 1385 ، ص 522
[7] - علی قائمی ، همان ، ص 14
[8] - ناصرمکارم شیرازی و همکاران ، تفسیر نمونه ، دارالکتب الاسلامیه ، ج 11 ، چاپ چهل و پنجم ، تهران ، 1382، ص 491
[9] - سوره احزاب (33) ، آیه 21
[10] - علی قائمی ، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، امیری ، چاپ چهارم ، تهران ، 1370، ص 68
[11] - همو ، شناخت ، هدایت و تربیت نوجوانان و جوانان ، ص 226
[12] - همان ، ص 312
[13] - همان ، ص 307
[14] - همان ، ص 204
[15] - همان ، ص 226
[16]- سوره نحل (16) ، آیه 125
[17]- محسن قرائتی ، تفسیر نور ، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، ج 6 ، چاپ اول ، تهران ، تابستان 1386، ص 474