نقش زنان در نهضت عاشورا
مقدمه:
بي ترديد يك از گروه هاي مؤثر و بسيار مهم در نهضت عاشورا ، زنان بودند. اگراسلام با قيام امام حسين (ع) زنده است، سهم بزرگي از آن مربوط به زناني است كه تاريخ مانند آن را كمتر ديده است.
زنان در كربلاء نشان دادند كه تكليف اجتماعي خاص مردان نيست، بلكه آنان نيز برابر وظيفة شرعي مي بايست به جريان هاي اجتماعي توجه كنند و آن جا مسئله حمايت از دين مطرح و اقامةحق تنها با قيام آنان ميسر مي شود در صحنه حضور يابند.
زينب كبري (ع) و ساير بانوان اهل بيت در كربلاء كوفه و شام در اين راستا قدم برداشته و قيام امام حسين (ع) را به ثمر رساندند.
نگاهي به جريان عاشورا
جامعة اسلامي پيامبر (ص) با روي كار آمدن امويان كه تا آخرين لحظات از پذيرش اسلام سر باز زده و سرانجام به ناچار مسلمان را پذيرا شدند. در مسيري ديگر افتاد كه بازگرداندن آنان به راه اصلي هزينة بسياري مي طلبيد. امويان در رأس آنان معاويه كه به گواهي تاريخ تمام تلاش او از بين بردن اسلام و محو نام پيامبر (ص) بود، از همان آغاز به دشمني و مبارزه با پيروان راستين رسول خدا پرداخت و خشونت هايي عليه آنان به كار بست و بر خلاف شرايط صلحي كه با امام حسين (ع) بسته بود، فرزند شراب خوار و سگ باز خود را به جانشيني بر گزيد.امام حسين (ع) به حكم وظيفة ديني و بر اساس فرمان پيامبر (ص) كه هر مسلماني مي بايست درمقابل بدعت ها و بدعت گذاران قيام كند و نيز ان كه خلافت بر آل ابوسفيان مطلقاً حرام است و هر كس معاويه را بر منبر من ببيند شكمش را پاره كند ، وارد عمل شد و ابراز داشت:به خدا قسم! اهل مدينه او را بر منبر جد من ديدند و هيچ نگفتند و به او هيچ تعرضي نرساندند و اشارات جد مرا نداشتند، لذا خداي تعالي ايشان را به يزيد مبتلا كرد. به گفتة امام ، رسول خدا (ص) در روايتي ديگرمي فرمايد:
إذا ظهرت البدع و لعن آخر هذه الامه أوّلها فمن كان عنده علم فلينشره فإن كاتم العن يومئذٍ ككاتم ما أنزل الله علي محمد(ص).
هر گاه بدعت ها آشكار شود و آخرين افراد اين، اولين افراد را لعن و نفرين كنند، هر كس دانشي دارد بايد آن را منتشر سازد. هر كه در آن روز دانش خود را پنهان دارد، همچون كسي است كه آ نچه را خدا بر محمد (ص) نازل كرده ، كتمان كرده باشد. نكتة اساسي اين جاست كه با توجه به روايات مختلفي كه از رسول اكرم (ص) ، حضرت علي (ع) و حضرت زهرا (س) دربارة جريان كربلا و شهادت امام حسين(ع) وجود داشت. به گونه اي كه آن حضرت خود در موارد متعدد به آن اشاره دارد. از جمله در وصيت نامة كوتاهش به بني هاشم و گفت وگو با ام سلمه، ابن عباس، محمد بن حنفيه و عبدالله بن جغفر كه امام را از رفتن به عراق منع كرده و در مورد كشته شدن آن حضرت در حضور زنان و فرزندان هشدار مي دادند و در نهايت از امام مي خواستند كه اگر مصمم به رفتن به عراق است از بردن اهل بيت (ع) خودداري نمايد. چرا امام تمام تقاضاها را رد كرد و اهل بيت را با همة بي وفايي كوفيان به پدر و برادر خويش ، با خود به عراق برد؟
در اين نوشتار، ابتدا پاسخ هاي مطرح شده به اين سؤال را بيان كرده، سپس به معرفي اجماليزنان حاضر در كربلا و نقش آنان مي پردازيم:
علت حضور زنان
1- امام حسين (ع) طبق عادت باستاني عرب، اهل بيت را همراه برد . از دير باز همراه بردن زن و فرزند در مسافرت هاي طولاني و جنگ ها مرسوم بود. مسلماان حتي شخص پيامبر در بسياري از جنگ ها زنان خود را مي برد چنان كه در جنگ هاي مشركان با مسلمانان، زنان آنان در تحريك مردان بر قتال بسيار مؤثر بودند.
بنابراين حضور زنان در جنگ ها و سفرها يك شيوة باستاني بوده و هدف از آن نشان دادن ميزان عزم و همت خود را در انجام دادن كار بوده است.
امام حسين (ع) نيز مردم را به فداكاري دعوت مي كرد و ازآنان مي خواست كه از مصائب مالي و عرضي كه بدانها روي مي آورد پروا نكنند ، زيرا هدفشان گران بها تر و با ارزش تر از جان و مال و فرزند است و لازمة جوانمردي پيشرو بودن خود در اين مسئله بود.
از سوي ديگر كساني كه حسين (ع) را به خاطر نام و نژادش ياري مي كردند، اگر او را در ميان زن و فرزندانش ياري مي رساندند بسيار شايسته و پسنديده بود. هم چنان كه تنها گذاشتن او در ميا آنها زشت و ناستوده به شمار مي رفت.
2- امام حسين (ع) اهل بيت خود را به خاطر ترس از دست گيري و شكنجه و آزارشان همراه برد، چنان كه امام خود به اين نكته تصريح دارد كه اگر آنها را در مدينه بگذارم ، امويان را بر آنان مسلط كرده تا آنها را زنداني و شكنجه كنند. در اين صورت امام بر سر دو راهي قرار ميگرفت كه انتخاب هر يك نهضت را فلج مي نمود يكي اين كه براي نجات اهل بيت خود تسليم دشمنان شده و با يزيد بيعت كند. دوم اينكه بي اعتنا به اهل بيت بهراه خويش ادامه دهد كه نفس غيور امام حسين (ع) طاقت چنين كاري را نداشت. زيرا روشن بود بني اميه براي رسيدن به اهداف خود ازارتكاب به قبيح ترين منكرات دين و عقلي واهمه اي نداشتند. چنان كه همسر عمرو بن حمق خزاعي عبيد اله بن مرجعفي و كميت اسدي را زنداني كردن.
3- امام حسين (ع) با علم به شهاداش و براي ادامة قيام و تحقق اهداف خود رسوا كردن بي اميه و جلوگيري از انحرافات امت و ممانعت ازتحريف وقايع، زنان و كودكانش را همراه برد.
به نظر مي رسد كه مناسب ترين پاسخ براي اين پرسش نظرية اخير است/ زيرا اقدامات باوان حرم حسيني (ع) در واقع تكميل كنندة قيام امام حسين (ع) بود. هم چنان كه شهادت امام (ع) براي احياي دين ضروري بود « ان الله شاء انْ يراك قتيلاً« خدا مي خواهد تو را كشته ببيند» اسارت اهلبيت (ع) نيز لازمة آن بود « ان اله شاء ان يُراهنَّ سبايا» خداوند مي خواهد آنها را اسير ببيند.»
اگر امام بدون اهل بيت به كربلا مي رفت و در آن جا به شهادت ميرسيد تاريخ اين حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت مي كرد و بي ترديد اصل واعقه كاملاً وارونه جلوه مي يافت .اما بانوان اهل بيت به رهبري زينب كبري نذاشتند جنايت هاي بني اميه پنهان بماند و حاملان رسالت عاشورا شده و نهشت كربلا را زنده نگه داشتند.
زنان حاضر در كربلاء
در نگاه كلي مي توان زنان حاضر در كربلا را در دو دسته قرار داد : زنان هاشمي و زنان غير هاشمي
الف. زنان هاشمي
مراد ما از زنان هشامي اعم از زناني است كه از نظرنسبي يا سببي منسوب به اين خاندان بوده و همچنين كساني كه به عنوان كنيز در خدمت آنان بوده اند: البته برخي از همسران امام حسين (ع) كه در كربلاء نبوده اند نيز ياد مي كنيم.
1- زينب كبري(ع)
وي دختر امير المؤمنين (ع) و حضرت زهرا (س) بود كه در زمان رسول خدا متولد شد و در دامن آنان پرورش يافت.كنية ژان حضرت ام كلثوم و القاب ايشان عقيلة بني هاشم، عالمه، عابدةآل علي (ع) كامله و فاضله بود.
او از جهت علم و تقوا، جمال و عفاف در ميان زنان عمرش به راستي يگانه بود. چنان كه از نظر دانش امام سجاد، وي را دانشمندي آموزش نديده دانسته است و از نشر پارسايي و عبوديت در شب يازدهم حرم و دوران اسارت با همة سختي ها و مشكلاتي ك داشت نماز شب را فراموش نكرد.
2- ام كلثوم:
بر اساس داده هاي تاريخي يك ديگر از دختران امام علي (ع) بود كه در كربلا حضور داشته و همگام با خواهرش زينب دررساندن پيام شهدا و رسوا كردن بني اميه نقش آفريده است . و هماه زينب (ع) دركوفه به ايراد خطبه پرداخته است.
3- فاطمه دختر امام مجتبي:
ايشان از بانوان با عظمت عصر خويش بود كنيه اش را ام عبدالله و ام الحسن گفته اند. امام صادق (ع) دربارة او مي فرمايد: : كانت صديقة كم تدرك في آل الحسن امرأة مثلها»در ميان فرزندان امام حسن (ع) زني با فضيلت تر از او وجود نداشت. او همراه همسرش امام سجاد (ع) و فرزند خردسالشامامباقر (ع) در كربلا حضور يافت.
4- زينب صغري:
يكي ديگر از دختران اميرالمؤمنين بودند كه با محمد بن عقيل بن ابيطالب ازدواج كرده بود.
5- رقيه دختر علي (ع):
لقبش ام كلثوم صغري و مادرش ام حبيبه است كه نامش«صهبا» بود . دختر او عاتكه نيز با او بود كه بعد ازشهادت امام حسين (ع) و هنگام حمله دشمن به خيام در زير پاي اسبان به شهادت رسيد.
6- رمله همسر امام مجتبي (ع):
وي مادر قاسم و عبدالله، فرزندان امام حسن (ع) بود كه در كربلا حاضر شد و شاهد جانبازي و شهادت فرزندانش بود.
7- فاطمه دختر امام حسين (ع):
مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبيدالله بود. فاطمه يكي از زنان پرهيزكار و نمونة عصر خويش بود كه همراه پدر خود به كربلا آمد وي را حامل ودايع امامت دانسته اند چنان كه امام باقر(ع) مي فرمايند:
امام سجاد (ع) در كربلاء بسيار بيمار بود كه امام حسين (ع) دخترش فاطمه را صدا زد و به او وصيت كرد و كتابي به وي داد و او ، آن را به علي بن حسين (ع) رساند و اين كتاب بعداً به ما رسيد. فاطمه با حسن مثني از فرزندان امام حسن (ع) ازدواج كرد.
8- سكينه دخترامام حسين (ع)
مادرش رباب دختر امرؤ القيس است. نامش را امينه و اميمه و آمنه ذكر كرده اند و سكينه لقب اوست. سكينه بعد از وداع امام حسين (ع) با اهل بيت (ع) با ناله به سوي پدر آمد و صدا زد: يا أبه استسلمت للموت؟ پدر جان! آيا تسليم مرگ شده اي.
امام فرمود: چگونه تسليم نشود كسي كه يار و ياوري ندارد! سكينه گفت: پدر جان ما را به حرم جدمان برسان. امام فرمود: هيهات لو ترك القط النام. سپس سكينه را در آغوش گرفت و بوسيد و اشك چشمانش را پاك كرد و فرمود:
سكينه جان! بدان پس از من، آن گاه كه مرگ گرفتارم ساخت. گريه تو طولاني خواهد بود. تا زماني كه جان در بدن دارم مرا با اشك حسرت بار خود مسوزان.
9- رقيه دختر امام حسين (ع)
در شام قبري وجود دارد كه گفته مي شود مربوط به يكي از دختران امام حسين (ع) است. امروز اين قبر به نام رقيه معروف است، اما اين قبر مربوط به رقيه است يا اصلاً امام حسين (ع) دختري به نام رقيه داشته يا نه؟ اختلاف هست. در متون متقدم نامي از رقيه برده نمي شود و تنها دو دختر از امام حسين (ع) نام برده ايد: سكينه و فاطمه. ولي برخي منابع، سه دختر براي آن حضرت ذكر كرده اند: سكينه، فاطمه و زينب.
10- ام كلثوم دختر عبدالله
گفته اند كه معاويه وي رابراي فرزندش يزيد توسط مروان خواستگاري كرد، اما عبدالله اختيار وي را در دست دايي اش امام حسين (ع) دانست . مروان در جلسه اي ازامام خواست تا اين دختر را به عقد يزيد در آورد و آن را افتخاري براي عبدالله و خانواده اش دانست.
اما امام پس از آن كه جواب سخنان مروان را داد، اعلام كرد : اي مردم شاهد باشيد كه من، ام كلثوم دختر عبدالله بن جعفر را به پسر عمويش قاسم بن محمدبن جعفر به 480 درهم كه مهرالسنه است تزويج كردم و مزرعة خود را در اراضي عقيق به ايشان بخشيدم
11- رباب
او دختر أمرو القيس است. امرؤ القيس در زمان خليفة دوم به مدينه آمد و مسلمان شد وي از همان ابتدا امير مسلمانان قبيلة قضاء شد و پس از مسلماني، سه دختر خود را به امام علي (ع) ، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) تزويج كرد.
رباب كه به همسري امام حسين (ع) در آمد ، نزد آن حضرت منزلتي عظيم يافت و مورد علاقة شديد آن حضرت واقع شد.
12- شهربانويه:
برخي او را جزء همسران امام حسين (ع) ذكر كرده اند كه دركربلا ناظر شهادت فرزند خود بود، البته او غير از شهربانو، مادر زين العابدين است.
در اين جا مناسب است ازديگر همسران امام حسين (ع) ك در كربلا نبوده اند ياد كنيم كه يا فرزندانشان در واقعة كربلا حضور داشتند يا دربارة امام (ع) سخن گفتند.
13- شهربانو ( مادر امام سجاد (ع) ):
يكي از همسران امام حسين (ع) كه داراي مقام والا و جايگاه رفيعي است مادر امام سجاد است. نام او شهربانو، شاه زنانف غزاله، سلافه، حلوه، مريم و … ذكر كرده اند كه شهربانو معروف تر است.
وي دختر يزدگرد پادشاه ايران بود. شهربانو هنگام تولد حضرت سجاد (ع) در مدينه ازدنيا رفت و برخي درموردحضور ايشان در كربلا گفته اند و افسانه هايي نظير آمدن او به سمت ايران و يا غرق كردن خود در آب فرات، كاملاً بي اساس است.
14- ليلي مادر (علي اكبر)
او دختر ابي مره بن عروه بن مسعود بن معبد الثقفي از اشراف زنان عصر خويش بود. پدرش از قبيله ثقيف و مادرش ميمونه دختر ابوسفيان بن حرب بود.
15- عاتكه:
عاتكه دختر زيد بن عمرو بن نفيل نيز يكي از همسران امام حسين (ع) مي باشد او زني صاحب جمال و داراي حسن خلق و وجاهت و عقل بود.
برخي از مقاتل و كتابهاي تاريخي از حضور زنان ديگري در كربلا خبر داده اند كه براي اختصار فقط به نامشان اشاره مي كنيم.
سه تن از دختران علي به نام هاي ميمونه، خديجه و ام الحسن. دو تن از دختران امام حسن مجتبي (ع) به نام هاي امام الحسن و ام الحسين.
دو تن از كنيزان امام حسين به نام هاي فكهيه ، حسينه.
ب. زنان غير هاشمي
1- ام خلف همسر مسلم بن عوسجه:
او همراه شوهرش و فرزندش به كربلا آمد و پس از شهادت شوهرش پسر خود را روانة ميدان كرد.
2- ام عمرو بن جناده:
نامش بحريه دختر مسعود خزرجي و همسر جناده بن كعب انصاري مي باشد. جناده از شيعيان مخلص علي(ع) بود كه از مكه با خانوادة خود همراه حسين (ع) گرديد و هرگز از آن حضرت جدا نشد.
3- ام وهب همسر عبدالله بن عمير كلبي:
وهب ، نصراني بود و به دست امام مسلمان شد. او همراه مادر و همسرش به كربلا آمد. مادرش او را روانة ميدان كرد . او پس از مدتي مبارزه نزد مادرش برگشت و گفت: مادر! آيا از من راضي شدي؟ گفت: راضي نمي شوم مگر آن كه در ركاب حسين كشته شوي. زنش گفت : مرا به فراق خود مبتلا نكن . مادرش دوباره او را تشويق به جهاد كرد و گفت: در راه پسر پيامبر(ص) نبرد كن تا شفاعت جدش را در روز قيامت به دست آوري و او را راهي ميدان كرد.
نقش آفريني زنان:
الف. تشويق مردان به جهاد:
بدون ترديد زنان نقش غير قابل انگاري در حضور مردان در كربلا و ميدان مبارزه و جان نثاري آنان داشته اند. حتي حضور برخي از مردان را بايد مرهون فداكاري و تشويق زنان دانست. چنان كه در مورد زهير بن قين آمده است كه وي از مكه با فاصله اي معين از امام (ع) حركت مي كرد و به كاروان نزديك نمي شد. در يكي از منازل، فرستادة امام (ع) مردد بود تا اين كه همسرش متوجه ترديد او شد و بدو گفت : سبحان الله! پسر رسول خدا (ص) تو را خواسته ، تو اجابت نمي كني! سرانجام با تشويق اين زن، زهير نزد امام (ع) رفت و لحظاتي بعد با چهره اي شاداب برگشته با خانواده اش وداع كرد و به كاروان حسين (ع) پيوست و نامش براي هميشه در تاريخ ماندگار شد.
يكي از زنان همسر عبدالله بن عمير كلبي است كه چون از تصميم شوهرش مبني بر پيوستن امام (ع) آگاه شد. گفت: كار به جايي رسيد كه خداوند مي خواهد تو را به كامل ترين اهدافت برساند، چنان كن و مرا نيز با خود ببر.
ديگر اقدام زنان، آن بود كه وقتي ياران غير بني هاشم از نگراني زينب كبري نسبت به تنها گذاشتن برادرش آگاه شدند، براي اطمينان دادن به بانوان اهل بيت (ع) كنار خيمه شان آمده قسم ياد كردن كه تا اخرين نفس، از حسين (ع) و اهل بيتش دفاع كنند و بانوان اهل بيت نيز براي قدرداني و تشويق آنها به دستور امام حسين (ع) از خيمه ها بيرون آمده اصحاب را به نصرت حسين تحريض كردند.
و فرمودند: اي مردان پاك طينت از حرم فاطمه (س) دفاع كنيد. صبر و استقامت زنان كاروان حسيني در فراق عزيزان نيز يك از عوامل تشويق مبارزان بود.
ب. دلداري و تقويت روحي (صبر و استقامت)
زنان از روحية لطيف برخوردارند و مسائل عاطفي، خصوصاً جرياني مانند واقعة عاشورا ، برايشان تحمل ناپذير است. اما زنان حاضر در كربلا با وجود شهادت نزديكان خويش ، نه تنها خود پايدار و استوار مانده اند ، بلكه ديگران را نيز در اين راه دلداري داده اند.
همسرعبدالله بن عمير هنگامي كه شوهرش داد در حال جان دادن ديد، به بالينش آمد و در حالي كه خاك و خون از سر و رويش پاك مي كرد، او را به بهشت ، بشارت مي داد.
زينب كبري (س) ، هنگامي از شهادت علي اكبر با خبر شد، در حاليكه صدا مي زد: « وا حبيباه، وابن اخياه، وا علياه: اي محبوب دلم، اي پسر برادرم، اي علي جان! براي دلداري حسين به استقبال او شتافت.
همين زينب هنگامي كه اسرا از كنار بدن هاي مطهر شهدا عبور دادندد ، امام سجاد (ع) با ديدن اين منظرة دلخراش و رها كردن بد ها در بيابان، بسيار منقلب شده بود، نزد او آمد و صدا زد:
اين چه حالت است كه در تو مي بينم اي يادگارجد و پدر و بردران، به خدا قسم كه اين عهدي از طرف خدا به جد و پدرت بود.
ام عمرو بن جناده پس از شهادت شوهر، فرزندش راروانة ميدان مي كند و پس از شهادت فرزندش ، سر او را بغل كرده ماية افتخار و روشني چشم خود مي داند و سر فرزند را به سوي دشمنان پرتاب مي كند. ام وهب نصراني نيز چنين مي كند.
حضرت زينب در قتلگاه جنازة برادر را برداشته و مي گويد : اللهم تقبل هذا القربان من آل محمد (ص): خدايا اين قرباني را از خاندان محمد قبول كن.
اوست كه مقابل ابن زياد مي ايستد و در جوابش كه مي پرسد كار خدا را با برادر و اهل بيتت چگونه ديدي؟مي فرمايد: جز زيبايي چيزي نديدم.
ج. جهاد گري و رزمندگي:
جهادگري زنان درنهضت كربلا از همان روز واقعه تا هنگام بازگشت اسراي اهل بيت (ع) بهمدينه قابل توجه است . در روز عاشورا زناني بودند كه همانند مردان وارد صحنة كارزار شدندكه از جملة آنها همسر عبدالله بن عمير كلبي اشاره كرد . او عمود خيمه را برداشت و در مبارزة با كوفيان ،روانة ميدان شد ولي امام حسين (ع) از عبدالله خواست كه او را برگرداند.
مصداق كامل جهاد را بايد در وجود بانواني همانند زينب كبري (س) و ام كلثوم و فاطمه و رباب ملاحظه كرد،آنها در اسارت و در شرايط بسيار سخت و طاقت فرسا، آل ابي سفيان و آل زياد را رسوا كردند.
چه جهادي بالاتر ازاقدامات و سخنان حضرت زينب (س) در برابر ابن زياد.
د. دفاع از امامت و خاندان پيامبر (ص) :
از كلمات و اقدامات زنان حاضر در كربلا، مي توان ميزان همت آنان را د دفاع از امامت ديافت. همسر جناده بن كعب انصار پس از شهادت شوهر، فرزندش را روانه مي كند و پس از او خود نيز، در حالي كه اين ابيات را مي خواند راهي ميدان مي شود .
انا عجوز سيدي ضعيفة خاليــــة باليــــة نحيــفة
اضربكم مضربة عفيفــة دون بيــني فاطمة الشريفــة
من پيري ناتوان و شكسته حالم، اما با ضربت خشن و سخت شما را ميكوبم تا از حريم فرزند فاطمه حمايت كنم. زهير تا آنجا پيش مي رود ( با تشويق همسرش) كه مي گويد : به خدا قسم دوست دارم هزار بار كشته شوم كه شايد بدين وسيله خداوند جان تو و اهل بيتت را نجات دهد.
هنگامي كه زينب سربادر را در شام در مقابل يزيد ديد با صدايي بلند و محزون گفت:
اي فرزند مكه و مني اي پسر فاطمه زهرا (س) سرور زنان عالم و اي پسر دختر پيامبر(ص). او با اين سخنان به معرفي امام پرداخت و مردم شام را كه مي پنداشتند اينها اسير خارجي اند را آگاه كرد.
هـ. پرستاري :
از ديگر وظايف بانوان ، پرستاري از بيماران و مجروحان واطفال بود. قبل از واقعه، مراقبت از بيماران كاروان را بر عهده داشتند. چنان كه در شب عاشورا زينب مشغول پرستاري از امام زين العابدين (ع) بود و در بحبوحة نبرد آنان به مداوا و مراقبت مجروحان پرداختند . حتي امام حسين (ع) خود نيز پيش از وداع آخر براي مداواي جراحاتي كه درميدان بر آن حضرت وارد شده بود ، به خيمه ها آمد.
بعد ازشهادت امام حسين (ع) و در زمان اسارت نيز، عليرغم تألم هاي شديد روحي، نگهداري اطفال را بر عهده داشتند.هنگامي كه خيمه ها را آتش زدند و زنان و كودكان فرار كردند، حضرت زينب (س) براي نجات امام سجاد (ع) به خيمة آتش گرفته رفت.
فاطمه دختر امام حسين (ع) ميگويد: وقتي كه با ضربة نيزة يكي از دشمنان بي هوش شدم، وقتي به هوشآمدم سرم را در دامان عمه ام زينب ديدم كه بر بالاي سرم مي گريست و از من مراقبت مي كرد.
امام سجاد (ع) مي فرمايند: حضرت زينب با آن همه رنج و تاب از كربلا تا شام به پرستاري عيال ، تحمل زاري اطفال و تفقه احوال جمعي پريشان روزگار پرداخت وي از شدت خستگي گاه از پاي در مي آمد و چنان كه در يكي از منازل نشسته به نماز شب مشغول مي شد. سبب را جويا شدم . گفت :سه شب است كه غذايخود رابه اطفال خردسال داده ام و امشب از شدت گرسنگي قدرت به پاي ايستادن ندارم.
و . پيام رساني:
مهم ترين و مشكل ترين وظيفة پس از شهادت امام حسين(ع) كه بر عهدة بانوان قرار گرفت پيام رساني شهدا وهدف قيام امام حسين (ع) به گوش مردم آن زمان و زمان بعد بود. آنها از نخستين لحظه بعد از شهادت امام تا زمانيكه به مدينه بازگشتند. از هر فرصتي براي داي تكليف بهره جسته و پيام عاشورا را به گوش مخاطبان و ديگران رساندند.
تمامي سخنان زينب (س) حساب شده دقيق بود. او پس از حمد و ستايش خداوند مي گويد: وصلواته علي ابي طالب محمد رسول الله (ص) . درود خدا بر پدرم محمد پيامبر خدا و با اين كلمات به اين نكته اشاره مي كند كه اين مدعيان مسلماني ، فرزندان صاحب شريعت را كشته و اسير كرده اند.
فاطمه دختر امام حسين (ع) نيز در كوفه به خطبه خواندن پرداخت و بعد از حمد و ستايش خدا و شهادت به يگانگي وي و رسالت پيامبر به تبل عام فرزندان او در كنار فرات اشاره كرد.
فرزندان او در كنار شط فرات بي هيچ گناه وتقصيري سر بريدند و كوفيان را اهل مكر و نيرنگ خطاب مي كند.
حضرت زينب در مقابل ابن مرجانه برخواست و خطاب مي كند: مكر خداييكه ما را به پيامبرش گرامي داشت و از هر پليد گردانيد. فاسق كسي است كه رسواشد و دروغ گو شخصي بدكار است كه ما نيستيم، اي پسر مرجانه!
در مجلس يزيد، رباب همسر امام حسين برخاست و سر مطهر امام را در آغوش گرفت و بوسيد و اشعاري بدين مضمون خواند:
وا حسينا! من حسين را فراموش نخواهم كرد كه دشمنان ، نيزه ها بر بدنش زدند و با از نيرنگ كردند و جنازه اش را در كربلا روي زمين گذاشتند و در آخر نيز اشاره به عطش امام حسين (ع) دارد.
رباب با اين سخنان كوتاهش كه در صفحه هاي تاريخ ماندگار شد. به مردم دنيا در تمام دوران اعلام كرد كه امام را مظلومانه به شهادت رساندند.
ذكر اين نكته لازم است كه تنها بانوان اهل بيت (ع) ازكوفه به اسارت رفتند و زنان غير هاشمي با شفاعت خاندان خود نزد عبيدالله ، در كوفه آزاد شدند.
در مجلس يزيد نخستين كلام بانوان از آن فاطمه دختر امام حسين (ع) بود او بدون واهمه يزيد را بدين گونه مورد خطاب قرار داد: اي يزيد! آيا دختران رسول خدا (ص) اسيرند.
ختم كلام حضرت زينب نيز زيبا و پر معناست!
ستايش خدايي را كه در ابتدا سعادت و مغفرت و در انتها رحمت و شهادت را براي ما قرار داد.
با سخنان زينب (ع) غرور يزيد شكست . او با عبارت دقيق خود ريشة خاندان وي را از زمان پيامبر و فتح مكه نشان داد و سر انجامش را در قيامت تبيين كرد و به او گفت : آن قدر پستي كه تو را شايستة سرزنش هم نمي دانم. بعد از اين مجالس و سخنان بانوان اهل بيت و روشنگري امام سجاد (ع) مردم شام متوجه امور شدند. امامي بايست اين كار در شام تكميل شود لذا يزيد خواستند خانه اي براي اقامة عزاي حسين (ع) در اختيار آنها قرار دهد.
عزاداري مؤثرترين شيوه براي معرفي شهيدان و اسيران و بهترين راه مبارزه با حكومت يزيد بود. زينب در مدينه نيز از ادامة نهضت حسين (ع) دست بر نداشت و پيوسته مردم را به قيام و انتقام از قائلين حسين (ع) فراخواند.
حميد رضا مطهري
حميد رضا مطهري مقدمه: بي ترديد يك از گروه هاي مؤثر و بسيار مهم در نهضت عاشورا ، زنان بودند. اگراسلام با قيام امام حسين (ع) زنده است، سهم بزرگ…" data-path="../../plugins/share_plugin/img/">