چراشهيد مطهري؟
ضرورت سیر مطالعاتی
اولين سئوالي كه شايد در ذهن دوستان باشد، اين است كه ضرورت سير مطالعاتي چيست؟ چرا ما بايد وقت صرف مطالعه كنيم؟
وجود نازنين امام رضا (علیه السلام) حديثي دارند كه قابل توجه است. عبدالسلام هروي مي گويد: از امام رضا (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمود: خدا رحمت كند كسي كه آرمان ما را زنده كند. عبدالسلام پرسيد: چگونه آرمان شما را مي توان زنده كرد؟ فرمودند : آموزش هاي ما را ياد بگيرد و به مردم بياموزد. [1]
اين حديث را نگه داريد، در جاي ديگر حضرت رضا (عليه السلام) می فرمایند: برنامه آموزش دين داشته باشيد، در غير اين صورت (دقت كنيد) باديه نشين و نادان خواهيد بود.[2] چند لحظه سر همين موضوع صحبت مي كنيم.
منظور از باديه نشين چيست؟ در روایت های اسلامی دیده اید كه باديه نشيني خدمت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) آمد. در زماني كه هيچ وسيله نقليه اي نبود. باديه نشين بايد مسيري را طي مي كرد و مي آمد مدينه و سئوال هايش را مي پرسيد و مي رفت و ممكن بود برگردد و تا آخر عمر نتواند پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) را ببيند. حال روی حدیث حضرت رضا (علیه السلام) دقت کنید. باديه نشين و نادان كسي است كه برنامه آموزش دين نداشته باشد. در كنار اين بگذاريد كسي را كه برنامه داشته باشد و زنده كند آرمان دين را و كسي كه آرمان دين را زنده كند، امام رضا (علیه السلام) دعا فرمودند كه خدا او را رحمت كند.
مطالعه راهی برای غلبه بر جهل
مي خواهيم به این سوال پاسخ دهيم كه چرا بايد كتاب بخوانيم و اهل مطالعه باشيم و براي مطالعه وقت بگذاريم؟
جهل به آدم نادان غلبه مي كند. وجود نازنين امام رضا (عليه السلام) فرمودند : بزرگ ترين دشمن تو جهل توست.[3] ما قرار است در وراي آموزش دين و خواندن كتاب با جهل خود مبارزه كنيم. بزرگ ترين دشمن انسان جهل انسان و بزرگ ترين دوست انسان، عقل اوست.
قرآن از زبان شيطان نكته اي بیان می کند كه بسيار جالب است. شيطان مي گويد: من بناي سلطنت خود را بر اين بني آدم بر جهل او گذاشتم. يعني هر جا كه انسان گناه مي كند و بهاي بهشتي بودن خود را رعايت نمي كند، شيطان از طريق جهل بر او غلبه مي كند.
چرا بايد مطالعه كنيم؟ آنها كه در مباني ديني معرفت دارند، مي دانند چرا نماز مي خوانند؟ چرا سينه مي زنند؟ چرا اهل دعا و مناجات اند؟ آنها شناخت و معرفت دارند. قطعا اينها با ديگران كه نمي دانند، برابر نيستند، مقام و درجه شان بالاتر است.
حضرات معصومين (علیهم السلام) دعايي آموزش دادند به اين صورت كه : اللهم عرفني نفسك فانك ان لم تعرفني نفسك لم اعرف نبيك : يعني خدايا كاري كن كه من بشناسم و معرفت پيدا كنم نسبت به تو زيرا اگر تو را نشناسم رسول تو را نخواهم شناخت.
اللهم عرفني رسولك فانك ان لم تعرفني رسولك لم اعرف حجتك. خدايا كاري كن كه من پيامبر تو را بشناسم چرا كه اگر پيامبرت را نشناسم آن وقت نمي شناسم حجتت را.
اللهم عرفني حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني. خدايا كاري كن كه من حجتت را بشناسم چرا كه اگر حجتت را نشناسم، در دين خود گمراه خواهم شد.[4]
اگر معرفت نداشته باشيم، در دين خود گمراه مي شويم. من اگر قرار است، وقت بگذارم و كتاب بخوانم در واقع مي خواهم با گمراهي خود مبارزه كنم.
کتاب های آسمانی
همه پيامبران بزرگ الهي كتاب داشتند. كتاب حضرت ابراهيم، صحف بود، كتاب حضرت عيسي، انجيل، كتاب حضرت موسي، تورات، كتاب حضرت داوود زبور. البته در مورد انجيل يك نكته اي را بيان كنم كه براي دوستاني كه در اين زمينه دقت بيشتري دارند، خالي از لطف نيست و آن اينكه خود مسيحيان انجيل را يك كتاب آسماني نمي دانند. اينكه به آنها بگويي انجيل كلماتي است كه از خدا نازل شده، براي آنها نامفهوم است. آنها انجيل را كتابي شامل كلمات عيسي مي دانند، چيزي شبيه، البته به هيچ وجه نمي خواهم تشبيه كنم، چيزي شبيه كتب روايي ما! اين اناجيلي هم كه الان موجود است، همه و همه، توسط حواريون عيسي و يا ياران اين حواريون نوشته شده است. پس اين مورد را در نظر داشته باشيد.
معجزه پیامبر اسلام، کتابی جاوید
خب، به بحث اصلي خودمان برگرديم. پيامبران بزرگ، يا خود كتاب داشتند، يا مبلغ كتاب پيامبران ديگران بودند. مثلا يحيي و ذكريا مبلغ كتاب حضرت موسي بودند، همه پيامبران معجزه نيز داشتند. معجزه حضرت موسي(ع) عصا بود، معجزه حضرت عيسي(ع) زنده كردن مردگان و معجزه پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه وآله) قرآن است. تفاوت را ببينيد! اگر در حال حاضر كسي به ما بگويد معجزه موسي دروغ بود، اگر به كلام خداوند ايمان نداشته باشيم، نمي توانيم این حرف را اثبات كنيم، چرا كه عصا را نداريم. اما معجزه پيامبر ما همچنان موجود است. اين تفاوت معجزه پيامبر ما با پيامبران ديگر است. قرآن معجزه پيامبر ماست. درسي در اين موضوع وجود دارد و آن اینکه مسلمان، اگر قرار است معجزه اي نشانش داده شود، آن معجزه، علم است، دانش است كه در وراي كتاب، مبارزه با جهل خود كند. در آيات قرآن داريم كه ما رسولان خود را با بينات فرستاده ايم. ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان … [5]و در كنار آن بينات، به آنها كتاب و ميزان داديم. قرآن براي پيامبر ما و كتاب هاي ديگر براي پيامبران ديگر.
مشکل نسل جوان امروز ما
مشكل امروز ما چيست؟ از استادي پرسيدم كه بچه هاي نسل ما با كساني كه مثلا در سال64 شهيد شدند چه فرقي دارند؟ فرمودند: مي دانيد فرق شما با شهدا چيست؟ آن زمان، آن بچه ها اهل مطالعه و خواندن و دقت و تامل بودند، يا اگر كتاب نمي خواندند، نوار سخنراني زياد گوش مي كردند. بنده يكي از شهداي بزرگوار را مثال مي زنم كه از اتاق شخصي شان كه دست نخورده بود، بازديد نمودم. اين شهيد بزرگوار كتاب ها و نوارهاي سخنراني زيادي داشتند، اما الان شما دنبال CD مداحي و نوار مداحي هستيد. اما در آن زمان، بچه ها نوار سخنراني گوش مي دادند. فرق شما با آنها در ميزان معرفت و تلاش آنها براي كسب آن است. يعني ميزان معرفت و فهم آنها فرق مي كرد. مثلا شهيد ايزددوست را در نظر بگيريد، ايشان سوار ماشين مي شوند و يك خانم بي حجاب هم سوار ماشين مي شود، ايشان با آن خانم صحبت كردند و وقتي خانم مي خواست از ماشين پياده شود، روسري درآورد و بر سر كرد! ببينيد چه تاثير كلامي داشتند. شهيد پوررجبي، مادرشان جعبه كتابهاي ايشان را هنوز دارند. آنها وقت مي گذاشتند براي فهم دين.
يكي از راههاي فهم دين، كه البته گام اول هم در اين مسير است، كتاب خواندن مي باشد.
چرا کتاب های شهید مطهری؟
در دنيا، هر روز چندين و چند كتاب منتشر ميشود. حال از بين اين همه كتاب، ما چه كتاب هايي بايد بخوانيم؟ چرا بايد كتاب بخوانيم؟ چه موضوعاتي را و از چه كساني بايد بخوانيم؟ اصلا چرا بايد كتابهاي شهيد مطهري (ره) را بخوانيم؟ بحث ما بحث ديني است، كاملا بحث ديني است. سوالهاي زيادي در ذهن خود داريم، مثلا اينكه چرا ديه زن نصف ديه مرد است؟ نگاه اسلام به زن چيست؟ چه كسي گفته خداوند وجود دارد؟ خدا را نمي بينم و چيزي كه ديده نشود، وجود ندارد؟! معاد برايم مفهومي ندارد! مگر مي شود، امام زماني باشد كه چيزي حدود 1280 سال زندگي كنند، ولي كسي از ايشان خبر نداشته باشد؟ اينها و دهها سوال ديگر، سوالهاي زيادي داريم، اما بعضي وقتها خود را گول مي زنيم و مي گوييم سوالي نداريم.
اما برای كسي كه سوال دارد، نزديكترين راه رسيدن به پاسخ این سوالها كتب شهيد مطهري است. توصيه مي كنم مقاله اي را كه در شماره 10ماهنامه ثامن در ارديبهشت 86 باعنوان اكسير جاوداني سعادت به چاپ رسيده است را حتما بخوانيد. همه ما دوست داريم به اكسير جاودانه برسيم. آنجا ثابت كرديم منظور از اين اكسير چيست؟ سوالهاي زيادي داريم كه مي خواهيم بفهميم. ميزان عمق دستيابي به پاسخ اين سوالها هم مهم است. يكي مي تواند، حتي كلاس بگذارد و مثلا درباره معاد توضيح دهد، اما ديگري فقط براي خودش فهميده است. براي هر دو نفر، ساده ترين راه، كتابهاي شهيد مطهري است. امام، جملات عجيبي دارند، امام خميني (رحمه الله عليه) مي فرمايند: من به همه دانش جويان و طبقه روشن فكر جامعه توصيه مي كنم، كتابهاي استاد را نگذارند، فراموش شود. آثار قلم و زبان ايشان بي استثناء آموزنده و روانبخش است. مواعظ و نصايح او كه از قلبي سرشار از ايمان و عقيدت نشات مي گرفت براي عاقل و عادي، سودمند و فرح زاست.[6]
در جاي ديگر مي فرمايد: كتب شهيد مطهري انسان ساز است[7]. همه دعا مي كنيم و آرزو داریم، آدم شويم. راه همين است.
رهبر معظم انقلاب هم جملات عجيبي دارند، ايشان مي فرمايند: « مباني فكري انقلاب ما كتب شهيد مطهري است. شهيد مطهري كليد گنجينه فرهنگ اسلامي است.» كليد كارش چيست؟ با كليد در را باز مي كنيم، وارد دنيا و بوستان و محيط هاي ديگر مي شويم. در گفتارهاي معنوي، با فلسفه نماز آشنا مي شويم، در داستان راستان، اخلاق عملي را ياد مي گيريم. درسيره نبوي، رفتار درست، جذب نيرو و راههاي جذب نيرو به دين را ياد مي گيريم. درشناخت، شناخت را مي فهميم.
از یکی از اساتید پرسيدم شهيد مطهري كيست؟ ايشان فرمودند: درمعرفي شهيد مطهري همين بس كه كتاب عدل الهي ايشان كه قبل از انقلاب نوشته شده، پاسخ شبهات سالهاي بعد ما را داده است.
سکوی پرش
رهبر انقلاب تعبير زيبايي دارند. ايشان مي فرمايند: كتب شهيد مطهري سكوي پرش است.[8] كار سكوي پرش چيست؟ آدم را پرت مي كند. 10متر،20متر جلوتر! اين كار سكوي پرش است. يعني من كه الان در اين جايگاه هستم. بعد از مطالعه 5 جلد از كتابهاي شهيد مطهري (ره)، ديگر اينجا نيستم، جلوتر هستم. كتابهاي شهيد مرا جلو مي فرستد. البته نه هر مطالعه اي! مطالعه اي كه همراه با دقت و تامل و تلاش براي فهم باشد.
رهبر انقلاب مي فرمايند: دين تان را با بتون آرمه مطهري بسازيد. دقت كرديد، چرا بعضي وقتها ما بچه مذهبي ها دست به كارهاي عجيب و غريب مي زنيم؟ و یا جايي كه بايد براي ترويج دين خدا بايستيم، براي حفظ منافع خود، اين كار را انجام نمي دهيم؟
رهبر انقلاب مي فرمايند: به كتاب هاي شهيد مطهري مراجعه كنيد و يك كتاب را انتخاب كنيد و در هر جايي كه مي شود، در مسجد و مدرسه، درهمان جاها به بحث بگذاريد. خصوصا متفكران روي اين بحث ها فكر كنند و از اين سكوهاي پرش براي حركت كردن به سمت جلو و ايجاد محيط فكري وسيعتري براي خود بهره گيرند.[9]
اينها مختصري بودند از فرمايشات امام خميني و رهبر انقلاب درباره شهيد مطهري (ره). اگر قرار است يك جاي مطمئن پيدا كنيم و سرمان را روي زانوانش بگذاريم و چيزي را كه به ما مي گويد، مطمئن باشيم كه ما را به سعادت مي رساند. اين راه براي من و شما در حال حاضر، كتب شهيد مطهري (ره) است. هر چند كه داريم دير شروع مي كنيم. در كتاب نامه هاي بلوغ، مرحوم علي صفايي[10] در نامه دوم، خطاب به پسر 15ساله اش مي خوانيم كه به او مي گويد: خيلي كار داري كه بايد انجام بدهي و حالا هم خيلي دير شده و بعد به خودش اشاره مي كند كه در سن 13سالگي تمام آثار كافكا و صادق هدايت را خوانده بودم و مي توانستم آنها را نقد و تحليل كنم و اشتباهاتشان را بيان كنم. در حال حاضر ما چطوريم؟ يك جايي بحث شرايط اجتماعي است كه نسل تكنولوژي و گيم نت و … هستیم. ويژگي تكنولوژي اين است كه يك پرده اي روي فهم ما مي كشد كه نمي توانيم حقيقت را ببينيم. اگر قرار باشد من و تو كه از محبت اهل بيت ( عليهم السلام) دم مي زنيم، مثل سايرين عمل کنیم، كه آن وقت خيلي مشكل خواهيم داشت. کمی باید در احوال خود اندیشه کنیم.
كلكم راع و كلكم مسئول عن الرعيه. ما بايد سطح فكري مان را بالا ببريم. در حال حاضر همگي يا اكثرا دانش آموزيد، فردا كه وارد دانشگاه شديد، با شبهات زيادي مواجه مي شويد. شبهات داخل دانشگاه، بسيار وحشتناك است كه پايه هاي دينتان را از بين مي برد. كداميك از ما تا الان خواسته ايم براي خودمان، براي دلمان اثبات خدا را بكنيم، اثبات معاد را بكنيم، پايه هاي ايمان خود را بر احساس نگذاريم! هيئت و سينه زني و اينها هست و بايد باشد، حرفي نيست. امام فرمودند: محرم وصفر است كه ما را نگه داشته است! در جاي خود، اما اينها غليان احساس توست! تو كه نمي داني چرا نماز مي خواني، به وقتش پاهايت مي لرزد و با در مقابل يك گناه معمولي و کوچک هم مقاومت سخت می شود.
آن ایمان واقعی
سوالي از شما بپرسم، خيلي از شهداي ما هم سن و سال من و شما بودند . وقتي مي گفتند، برويد روي مين، آنها هم مي رفتند! يكي از خاطرات مرحوم درگاهي اين است كه گفتند: شب بود وگردان را به صف كردند و گفتند10نفر مي خواهيم كه بروند ميدان مين! همه گردان گفتند: ما ! ما! آن قدر داوطلب زياد بود كه بعد گفتند: نه نمي خواهد! صبح شد دوباره همه را به صف كردند، ديديم10نفر كم اند. حالا ما خود را بگذاريم جاي آنها! اگر الان بگويند اينجا مين است و بگويند، برويد سر اين مين، چند نفر مي روند؟ چه چيز باعث مي شود برويم سر مين؟ بحث ما اين است: آن ايمان واقعي است. در عملياتهايي بود كه وقت نبود راه را باز كنند و شخصي بايد مي آمد و روي سيم خاردار مي خوابيد تا دیگران که یک گردان بودند از رویش رد می شدند این چه ایمانی است؟ اين ایمان چگونه به دست می آید؟ همین طوری که به دست نمی آید، خداوند باید عنایت کند .
انک تهدی من تشاء الی صراط المستقیم .خداوند هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند این را جدی بگیریم. هر کسی نمی تواند به اینجا ورود کند. ایمانتان را با بتون آرمه شهید مطهری بسازید.
رهبر انقلاب اسلامی دو سال پیش در طرح حکمت مطهر در پيامي فرمودند: نباید در شهید مطهری توقف کرد. چرا که افراد دیگری نیز امروزه وجود دارند، همچون آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح ،آیت الله حسن زاده آملی. باید فعلا مطهری بخوانیم تا ذهن مان به آنجا برسد، بعد کتابهای دیگر بزرگان را بخوانیم.
انگیزه و اراده خود را تقویت نمایید و سیر مطالعاتی هدفمند داشته باشید. كتاب ها را مطالعه کنید و وقت بگذارید برای دانا شدن!
28/9/1386
1- وسائل الشيعه، ج 18، ص 102
2- بحار الانوار، ج 78، ص 346
3- تحف العقول، ص 443
4- كليني، الكافي، ج1، ص 337
5 – سوره حديد، آيه 25
6- صحيفه نور، ج 16، ص 242
7 - همان
8- رهبر معظم انقلاب، 11/2/1368