سبك زندگي،طرززندگي،چيستي وچرايي
از اوائل دهه هشتاد شمسی بود که موضوع سبک زندگی به همین عنوان در کشور ما مطرح شد و کم کم بین مردم جای خود را یافت . عبارتی که تا قبل از آن رنگ و بویی نداشت و برای ملت ایران جز سبک زندگی انقلابی و غربی ،سبک دیگری از زندگی معنایی نداشت .نوع زندگی اول که در کلمه انقلابی خلاصه شده ،عبارت بود از همان ملاک ها و معیارهایی که با احکام اسلام و روحیه ایرانی سازگاری دارد .دومی اما مخالف آن نوعی از زندگی کردن را شامل می شد که از روش گرفته تا هدف ،بر مبنای تفکری کاملاً دنیوی پایه گذاری شده بود .
در همان زمان بود که بحث سبک زندگی در کشورمان در قالب کپی برداری و بومی سازی مبحثِ “لایف استایل = life style” غربی مطرح شد و آهسته آهسته مجلات و روزنامه ها،سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های مختلف ماهواره ای و تلوزیونی به آن پرداختند .سبک زندگی مورد نظر آنها،روش و نوع پوشش ،رفتار ،تغذیه و حتی علاقه مندیهای مردم بود .
>حال سبک زندگی اسلامی عبارت است از کلیات دین و احکام و دستورات الهی برای به اجرا درآمدن و رسیدن به هدف نهایی. همان نکات ریزو درشتی که در رسائل و توضیح المسائل بیان شده و غالباً به تبیین یک سبک زندگی ایرانی می پردازند . حلال ها خطوط سفید و حرام ها خطوط قرمزی را برای ما بیان می کنند که قبول و تلاش برای اجرای آنها سبک زندگی اسلامی نامیده می شود که البته در فرهنگ سی و چند ساله ملت ایران ،می توان آن را انقلابی هم نام برد .
اگر بپذیریم داشتن یک شیوه مشخص و مدون بر مبنای اسلام ،بستر ساز تمدن نوین اسلامی و پیشرفت همه جانبه است ،رسیدن به این شیوه ی زندگی و عمل به آن اهمیت خود را بهتر می نمایاند. یکی از عوامل بسیار مؤثر بر شیوه و مشی زندگی ،تربیت فردی و اجتماعی است .
اما این تربیت چگونه باید باشد تا شیوه ی زندگی ما اسلامی به حساب آید ؟
وقتی از تربیت و نقش و تأثیر آن صحبت می کنیم ، باید تأکید داشته باشیم که نقطۀ عطف تربیت یک انسان در دوران کودکی او شکل می گیرد ،بنابراین باید فکر کنیم که چگونه می توانیم یک کودک را بالنده پرورش دهیم . در اولین گام باید توقعمان را از “کودک تراز” مطابق با الگوی اسلامی ایرانی مشخص کنیم .پس ابتدا باید تعریفی از کودک داشته باشیم که این تعریف ، جامع صفات مورد نظر ما باشد . که اگر اینگونه نباشد جهت گیری ما به جاهای دیگر سوق پیدا می کند .و همچنین باید تعریف درستی از “انسان” داشته باشیم و با استفاده از آنها اصول تربیتی صحیح را تبیین کنیم .
با استفاده از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و همچنین فرمایشات و نوشته های رهبری انقلابسه مؤلفۀ اساسی هستند که اگر به صورت توأمان در تربیت اعمال شوند ،یک کلیت منسجمی را در تربیت کودک شکل خواهند داد. آن سه مؤلفه عبارتند از :"اندیشه ورزی” “شادابی” و “معنویت” .
برای بیان بیشتر باید گفت که ،انسان ها در مواجهه با مسائل دو واکنش نشان می دهند ،یکی واکنش “مسأله محور و دیگری واکنش “هیجانی” .افرادی مه مسأله مدار پرورش می یابند به محض مواجهه با مشکل به دنبال مسأله می گردند تا آن را حل کنند و اگر حل نکردند هیجانی می شوند . ولی افرادی که هیجانی تربیت شدند ،دچار هیجان می شوند .اولین کانون تربیت کودک “خانواده” است .اگر پدر و مادر در برابر مشکلات مسأله محور برخورد کنند ،کودکان آنها نیز همان گونه رفتار می کنند و همچنین اگر هیجانی رفتار کنند کوکانشان به همان صورت الگو پذیری می کنند .برنامه های تلوزیونی هم در این رابطه بی تأثیر نیستند،مثلاً شخصیت کارتونی “آی کیو سان” وقتی با مشکلی بر می خورد می نشست و فکر می کرد و یا استفاده از فن “طوفان فکری” در خانواده یا مدرسه برای تقویت تفکر در کودکانمان بسیار مؤثر است .وقتی کودک را خردورز تربیت کنیم نهادینه کردن آموزه های دینی در او بسیار آسان تر است،زیرا آموزه های دینی در اسلام طبق عقل و استدلالهای عقلانی است .پس مؤلفۀ معنویت در او به بار می نشیند و در بزرگسالی دچار رهبانیت و عرفانهای کاذب و انزواگرایانه نمی شود.
یکی از مشکلات سبم زنگی امروز ما که از دوران کودکی در فرزندانمهن نهادینه شده ،مسألۀ “فرد گرایی” است .کشور ما یک جامعه جمع گراست و دین ،مذهب و فرهنگ ما به جمع گرایی توصیه می کند ولی متأسفانه تحت تأثیر مسأله فردگرایی قرار گرفته و مسئولیت پذیری مارا در قبال دیگران کمرنگ کرده .سبک زندگی اسلامی این جمله را نمی پذیرد که ” مشکل شماست و به من ربطی ندارد ” این جمله ایست که در بین کودکان ما زیاد شنیده می شود . ما باید سنت ها و سبک های اسلامی را که تحت تأثیر سبک های غربی قرار گرفته را دوباره اعاده کنیم و به فرزندانمان از کودکی یاد دهیم . مثلاً به “فرهنگ سفره” که در حال کمرنگ شدن است اهمیت بیشتری بدهیم که بدنبال آن افراد خانواده در کنار هم بنشینند با هم غذا بخورند و با یکدیگر ارتباط چشمی و کلامی برقرار کنند . توجه کنیم که ابزارهای ضد این فرهنگ فست فودها و دستگاههای مایکروفر است که باعث می شود هر کسی هر موقع که خواست غذا بخورد و نیاز به دور هم غذا خوردن را کمرنگ کند . برای حامیان مکتب تشیع ایران اسلامی ما بسیار قبیح است که کشورهای غیر اسلامی ،فرهنگ اسلامی ما را انجام دهند و مسأله جمع گرایی را مدٌ نظر داشته باشند مثلاً فرهنگ سفره یا فرهنگ چهل همسایه و ….
به عنوان مثال در ادبیات کشور ژاپن وقتی به فرزندانشان غذا می دهند ،می گویند:پسرم ، دخترم ،برنج را بخور ،اگر نخوری زحمت کشاورز به هدر می رود ولی در ادبیات آمریکایی می گویند :اگر غذایت را نخوری باید بریزم در دریا …