کرامت انسانی در سیره رضوی
11 مهر 1390 توسط نعمت بخش
امامت کانون هدایت و بالندگی است . امام کسی است که بیش از دیگران و حتی خود انسان ، دغدغه هدایت و کمال یابی او را دارد . امام در حقیقت پاسدار حرمت انسانی انسان است و مدافع حقوق مسلم او . آدمی در کنار امام به آرامش روحانی و مطلق دست پیدا می کند و هویت خویش را در پرتو نو رانیت او باز می یابد . امامت دینی نور آفرین است و در بن بست ها و تاریکی ها ، چراغ راه گم کردگان است و جامعه ای که پذیرای راه امام باشد ، هرگز در ایستگاه بی خبری و سرگردانی متوقف نمی ماند .
داستان کرامت و ارج نهادن به حقوق انسانی از دیر باز مطمح نظر اندیشمندان و فیلسو فان و عالمان در فرهنگ های مختلف بوده است . در نگاه دینی و قرآنی این موضوع به صورت خیلی جدی و ریشه ای مورد عنایت قرار گرفته است .
به نظر می رسد پیام جهانی دین و جامعیت رسالت آن از این زاویه بسیار قابل تامل و بهره گیری است . نمونه های اجرایی و عملی آن در زمان رسول خدا « صلی الله علیه و آله » و حکومت پنج ساله امام علی « علیه السلام » و در زمان امامان دیگر ، سند بسیار محکم و استواری است ، در اهمیت دادن به مناسبات انسانی و رعایت حقوق آدمی از منظر دین اسلام . بدون تردید آنچه امام رضا «علیه السلام » به آن توصیه و عمل می کرد ، برداشت دقیق و جامع از معارف اسلامی بود که خاستگاه آن قرآن و سیره عملی و علمی آورنده مکتب ، رسول خدا « صلی الله علیه اله » است ؛ چرا که نمونه آن را در سیره پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » با همان ویژگی مشاهده می کنیم .
خادم امام رضا در باره بخشی از رفتار و سلوک ایشان می گوید : هرگاه امام تنها می شد و از مسائل روز مره فارغ می گردید ، اعضای خانواده و اطرافیان را گرد می آورد ، با آنان سخن می گفت و انس و الفت می گرفت و هرگاه بر سر سفره حاضر می شد ، خرد و کلان و حتی کار گزاران را فرا می خواند . ( بحار الانوار / ج49 / ص 164)
این رفتار اخلاقی امام « علیه السلام » چه پیامی برای امروز ما دارد ؟ آیا آنچه از سیر و سلوک امامان « علیهم السلام » در فرهنگ دینی ثبت شده ، چیزی جز توجه دادن به اصول انسانی و حقوق ایمانی است ؟ آیا این نوع نگرش و بینش نسبت به جهان هستی و جامعه بشری ، رمز ماندگاری آموزش های پیامبران و امامان نبوده است ؟ آیا یکی از مشکلات جامعه انسانی ، سست شدن ارکان خانواده نیست ؟ بسیار ضرورت دارد که ما درباره رفتار های بزرگ دین نگاهی عمیق و دقیق داشته باشیم و به تنها به تحسین و به نیکویی یاد کردن از آن عزیزان در مناسبت ها بسنده نکنیم .
امام « علیه السلام » در دوره و عصری چنین تعاملی را با اعضای خانواده و اطرافیان برقرار می کرد که مناسبات اخلاقی و حقوقی به گونه دیگر ی رقم می خورد . بندگان و کنیزان در این نظام جاهلی از هیچ اختیار و حقی برخوردار نبودند و جرات نزدیک شدن به اربابان را نداشتند ، اما در خانه امام « علیه السلام » به کانون دل دادگی و عشق نزدیک بودند و بر سفره کرم ولی الله می نشستند و امام « علیه السلام » با اظهار محبت به آنان اعلام می کرد که شما هم انسان هستید و باید از حقوق اخلاقی و انسانی بر خوردار گردید و اگر غیر از این باشد ، به شما هم ستم شده است .
مردی از بلخ هنگام سفر امام رضا « علیه السلام » به خراسان، خدمت حضرت می رسد و این رفتار را از نزدیک می بیند : « در سفر خراسان در خدمت اما رضا « علیه السلام » بودم . روزی طعام خواست و همه خدمتکاران از سیاهان و دیگران را در کنار سفره جمع کرد . گفتم : فدایت شوم ، بهتر است آنها در خوان دیگر غذابخورند . فرمود :آرام باش . پروردگار همه یکی است . مادرمان حوا و پدرمان آدم و مجازات بسته به عمل است . » ( بحار الانوار / ج49/ ص101)
اگر ما بتوانیم نماد های اخلاقی را در رفتار امام جستجو کنیم و در مرحله مهم تر آنها را در رفتار فردی و اجتماعی خودمان اجرا کنیم ؛ در این صورت است که می توان ادعای پیرو بودن ، شیعه بودن و ولایت مدار بودن را اعلام کرد وگرنه ما با کسانی که اعتقاد و الزامی به جریان ولایت ندارند ، چه تفاوتی خواهیم داشت ؟ …