اصول مهم تربيت در اسلام
- اصل اعتدال
هر حرکت و فعل تربیتی باید بر اعتدال استوار و از حد وسط بیرون نرود لذا مجموعه قوانین و مقررات و آداب دینی به گونه ای است که مردمانی متعادل و بدون افراط و تفریط تربیت نماید.
در رابطه با مشی و راه و رسم زندگی دین دستور اعتدال می دهد ، لقمان به فرزندش می فرماید: « وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِکَ »[1] در رفتارت میانه رو باش. انسان عاقل انسان متعادل است و گام در مسیر افراط و تفریط نمی گذارد . علی (ع) فرمودند : « لا يُرَى الْجاهِلُ إِلّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً.»[2] نادان را يا تندرو يا کندرو مىبينى. توصیه پیشوایان دین درباره دوستی و دشمنی توصیه به اعتدال است .
>امام علی (ع) می فرماید : دوست خود را دوست بدار از سر اعتدال ، شاید روزی از روزها دشمنت شود ، و دشمنت را دشمن دار از روی میانه رو ، شاید روزی از روزها دوستت گردد. [3]
انسان خردمند و زیرک و اهل تدبیر در اداره امور و مدیریت خود در هر ارتباط اجتماعی رفتاری متعادل دارد و جامعه را براساس اعتدال حرکت می دهد.
امیرمومنان علی (ع) فرموده است : « الْفَقِيهُ کُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُؤْيِسْهُم مِنْ رَوْح اللَّهِ، وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ. »[4] فقيه کامل کسى است که مردم را از آمرزش خدا مايوس نکند، و از مهربانى او نوميد، و از عذاب ناگهانى خدا ايمن نسازد.
در بیم و امید اعتدال را رعایت می کند- چون امید بیش از اندازه فرد را گستاخ و بیم بیش از اندازه فرد را متوقف و مأیوس می کند. مربی خوب آن است که متربی را در مسیر اعتدال بین بیم و امید سیر دهد .
از امام صادق روایت شده که گفت ، پدرم می فرمود : هیچ بنده مومنی نیست مگر آنکه در دلش دو نور است نور بیم ، نور امید ، که اگر این وزن شود از آن بیشتر نباشد و اگر آن وزن شود از این بیشتر نباشد . [5]
امام علی (ع) فرمودند : « خیرالاعمال اعتدال الرجاء و الخوف .»[6]بهترین کارها اعتدال بیم و امید
است .و در قرآن کریم مسئله بشارت و انذار را متذکر می گردد . « وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً »[7] و تو را جز بشارتگر و بيمدهنده نفرستاديم. و در آیه 49 و 50 سوره حجر می فرماید به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده ، مهربان و اینکه عذاب من عذابی است دردناک .
گرچه براساس سبقت رحمته غضبه – که رحمت الهی بر غضبش مقدم است امید را مقدم دارند و بعضی براساس آیاتی که درباره انذار از آنها ، حصر فهمیده می شود خوف را ، مثل اینکه خطاب بـه پیـامبـر (ص) می فـرمـاید « ان انت الا نذیر و انما انت مئذر.» یعنی تو فقط مردم را بترسان و تنها ترساننده ای ولکن در نتیجه تقدم هرکدام وابسته به وضعیت فرد است . [8]
2- اصل تدرج و تمکن
تدرج به معنای اندک اندک و آهسته پیش رفتن و تمکن یعنی قادر شدن بر چیزی . هیچ انسانی جز براساس تمکن و توانایی اش و جز با حرکت تدریجی و مناسب به کمالات الهی دست نمی یابد . مثلا شیطان برای گمراهی گام به گام پیش می آید .
« ای کسانی که ایمان آورده اید ، از پی گامهای شیطان مروید و هرکه پا برجای گامهای شیطان نهاد او را به زشتکاری و کارهای ناپسند وامی دارد . » [9]
پس تربیت یعنی تربیت کردن و تربیت پذیری امری تدریجی و جز با استمرار و رعایت توانایی و قدرت افراد تحقق نمی یابد.
پیامبراکرم (ص) در سخن گفتن با مردمان و هدایت آنان ظرف عقل و گنجایش وجودی ایشان را رعایت می کرد وی فرمود : « انا معاشرالانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم . » [10] ما گروه پیامبران مأموریم که با مردمان در حدود خردهایشان سخن گوییم .
3- اصل تسهیل و تیسیر
تسهیل و تیسیر به معنای آسان کردن و سهل گردانیدن است . [11] و مراد آن است که در هر حرکت تربیتی راههای آسان و مسیر به روی متربی گشوده شود تا میل و رغبت به رفتن فراهم گردد .
سنت الهی در تربیت
درباره قرآن فرمود : « وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ »[12] و قطعاً قرآن را براى پندآموزى آسان کردهايم؛ پس آيا پندگيرندهاى هست؟
و فرمود: « يُرِيدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِکُمُ الْعُسْرَ » [13] خداوند برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد .
خدای سبحان کتاب عزیزش را به گونه ای قرار داده است که فهم مقاصدش برای عامه و خاصه برای فهم های ساده و عمیق آسان باشدو هرکس به اندازه فهم و ادراک خود از آن بهره ببرد . [14]
آیین تربیت در اسلام به تکالیف شاق بنا نشده است زیرا آیین متعادل و مبنی بر فطرت آدمی است . پیامبراکرم (ص) می فرماید :«بعثنی بالحنفیه السمله السمحه »[15] خداوند مرا بر شریعت و دین حنیف و آسان و ملایم مبعوث کرده است . [16]
منظور از دین آسان و غیر دشوار این نیست که بعضی بر اثر کج فهمی معتقدند در مقابل اهانت به احکام الهی و بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به فرامین و دستورات خداوند سهل انگاری شود. رسول خدا فرمود : ای مردم همانا دین و آیین خدا آ سان است . [17]
اين مطلب همچنان ادامه دارد .
[1] - دسوره لقمان ، آیه 19
[2] - محمد دشتی ، نهج البلاغه ، حکمت 70
[3] - همان ، حکمت 668
[4] - همان ، حکمت 90
[5] - محمدبن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 1 ، ص 67
[6] - عبدالواحد آمدی تمیمی ، غررالحکم ، ج 1 ، ص 355
[7]- سوره فرقان ، آیه 56
[8]- امرالله اندرزیان ، اخلاق و تربیت اسلامی ، انتشارات فاطمیه ، 1383 ، ص 131
[9]- سوره نور ، آیه 1
[10]- محمدبن یعقوب کلینی ، همان ، ص668
[11]- محمد معین ، فرهنگ معین ، ج1 ، ص 1083
[12]- سوره قمر ، آیه 17
[13]- سوره بقره ، آیه 185
[14]- محمدحسین طباطبایی ، تفسیر المیزان ، ج 19 ، ص 69
[15]- محمدبن یعقوب کلینی ، همان ، ج 5 ، ص 494
[16]- امرالله اندرزیان ، همان ، ص 133
[17]- متقی هندی، کنزالعمال ، ج 3 ، ص 47