نقش موعظه در تربیت
از جمله روشهایی که خدای سبحان برای تربیت آدمیان به آن سفارش کرده است روش موعظه است . « ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ » [1] با حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن موعظه ای که از جان پاک بر می خیزد بر جانهایی راه گم کرده ولی مایل به راه یابی می نشیند و دل ایشان را نرم می کند و تسلیم حق می نماید .
>
راغب اصفهانی در معنای ( وعظ ) می نویسد که ( الوعظ زجر مقترن بالتخویف ) یعنی موعظه منعی است که با بیم دادن همراه است – موعظه سختی است که قلب را نرمی و رقت می بخشد و عواطف را تحریک می کند و موجب می شود که انسان از کجی و پلیدی دست کشد و براستی و خوبی دل بندد .
موعظه سختی و شقاوت را از دل می شوید ، خشم و شهوت را فرو می نشاند ، هواهای نفسانی را تسکین می دهد ، دل را صفا و جلا می بخشد و آدمی را آماده اتصادف به کمالات الهی می کند .[2]
قرآن کریم کتاب موعظه الهی است « يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ» [3] موعظه ای است که دلهای مرده را زنده می کند و مردمان به خواب عظمت رفته را بیدار و از امواج حیرت و سرگردانی نجات می دهد ، ظلمتهای درون آنها را به نورانیت مبدل می کند . روش موعظه بر سه رکن استوار است : 1- موعظه کننده 2- موعظه 3- موعظه شونده اما موعظه کننده خود باید نمونه ی عملی از موعظه ای خویش باشد تا موعظه تاثیر نماید .