معرفت و شناخت از مسائل اساسي حيات بشري است چرا كه مقدمه حركت آدمي است . پس از معرفت
خداوند،معرفت حجت هاي پروردگار بر همۀ معارف مقدم است وحيات معنوي بشر، به همين معرفت وابسته است.
در روايات شيعه و سني آمده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند:“من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً
جاهليةً ” هر كس بميرد در حاليكه امام زمان خويش را نشناخته باشد ،
به مرگ جاهليت از دنيا رفته است .
بنابراين بر همگان واجب است كه براي شناخت امام زمان خود
تلاش كنند و از بهترين و مستحكمترين منابع معرفتي بهره بگيرند. براي شناخت امام ، منابع گوناگوني
از جمله ادله ي عقلي و نقلي ( قرآن و روايات)وجود دارد . در اين گفتار منبع معرفتي قرآن مورد توجه
قرار ميگيرد كه اساسي ترين منبع براي شناخت انسان از حقايق جهان هستي مي باشد. قرآن تنها منبع
مطمئني است كه اساسي ترين منبع براي شناخت انسان از حقايق جهان هستي مي باشد . قرآن تنها منبع
مطمئني است كه از وحي الهي ، سرچشمه گرفته و هيچ گونه انحراف و كجي در آن راه ندارد.
قرآن جامع وداراي ظهر و بطن و تفسير وتأويل است ، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه هدي
عليهم السلام در تبيين آن نقشي بي بديل دارند و نه تنها در حوزه متشابهات كه در حوزه ظواهر و نصوص
نيز بيان آنان حجت است.
با اين مقدمات نتيجه مي گيريم كه بحث ” مهدي در قرآن” را بايد فراتر از ظواهر الفاظ ديد و به صرف
اين كه نام مبارك مهدي عليه السلام در قرآن ذكر نشده ، نبايد گفت: قرآن از حقيقت ” مهدويت ” خالي
است و مهدويت ريشه در قرآن ندارد. با اين همه تفاصيل، چرا نام مهدي عليه السلام به صراحت در
قرآن نيامده تا جلوي انكار افراد گرفته شود؟
شبيه همين سؤال درباره اميرالمؤمنين علي عليه السلام نيز مطرح است. در پاسخ بايد گفت: قرآن براي
معرفي شخصيت هاي از سه راه استفاده كرده است:
معرفي با اسم: نخستين راه اين است كه شخصيت مورد نظر را با اسم معرفي و مطرح مي كند مانند:
“وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل “
و محمد، جز فرستادهاى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند، نيست.
سوره آل عمران ، آيه 144
معرفي با عدد: شيوه ي دوم معرفي با عدد و تعداد است كه قرآن نقباي بني اسرائيل را اينگونه معرفي مي كند:
“وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقيبا “
و دوازده مهتر و سردار از ايشان برانگيختيم
سوره مباركه مائده آيه 12
معرفي با صفت و ويژگي : شيوه ي سوم معرفي با صفات و ويژگي است كه قرآن در معرفي مؤمنان از اين
شيوه استفاده كرده است:
“إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (55)
سوره مائده آيه 55
ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند
و در حال ركوع زكات مىدهند. (55)
شناساندن با صفت ، بهترين راه معرفي است. اين نوع معرفي راه را بر سود جويان مي بندد زيرا
مي توان نام جعلي درست كرد اما بهره برداري از صفات، كار آساني نبوده و قابل جعل نيست.پس
روشن مي شود كه تنها راه معرفي، ذكر نام امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف ) نيست
و حضرت در قرآن از راههاي ديگر (صفات) معرفي شده اند و قرآن به شكل هاي مختلف به وجود
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) و حكومت جهاني آن حضرت اشاره كرده است.
از طرفي مصالحي در كار بوده كه امامان معصوم عليه السلام به نام ذكر نشوند كه مي توان به
محفوظ ماندن قرآن از تحريف اشاره نمود. قيام و حكومت جهاني يك منجي عدالت گستر و مصلح
عدالت پرور ، از جمله مسائلي است كه نه تنها با فطرت ظلم ستيز و عدالت طلب انسانها آميخته
و نهادينه شده است وهمه مسلمانان بلكه تمامي اديان آسماني و برخي آئين هاي ديگر آن را باور
داشته و پيروان خود را به ظهور مژده داده اند. تنها يك نكته بافي مي ماند كه اين منجي موعود و
مصلح كل چه كسي است و آيا اينك در قيد حيات است يا بعداً به دنيا مي ايد. بنابراين اعتقاد به مهدويت،
مسأله اي عمومي و يكي از اصول مسلم اسلامي است. در بررسي آيات مربوطه به حضرت مهدي
عليه السلام صورتهاي مختلفي را مي توان ارائه كرد كه يكي از آنها بررسي آياتي است كه به
صورت تفسيري در مورد حضرت است در اينجا ما به ذكر يك از آيات بسنده مي كنيم.
خداوند در آيه 71 سوره مباركه اسراء مي فرمايد:
يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلاً (71)
[ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم. پس هر كس كارنامهاش را
به دست راستش دهند، آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها
ستم نمىشود. (71)
تفسيرآيه:
خداوند متعال در ابتداي آيه به مسأله بسيار مهم رهبري و نقش تعيين كننده آن در سرنوشت
انسان ها پرداخته مي فرمايد: در روز قيامت، هر گروهي را با امام و هبرشان مي خوانيم
(يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم). مراد آيه اين است كه انسان ها هر رهبر و پيشوايي را در
زمان خود برگزينند، در روز قيامت همراه او خواهند بود. اگر آنان رهبري پيشواي ديني
(پيامبر يا جانشين او ) را در زمان خود بپذيرند ، با او محشور خواهند شد . پس در هر زمان
هم امام نور وجود دارد و هم امام نار و هر كس امامت هر كدام را براي خويش برگزيند، در
روز قيامت با او خواهد بود.
چنين تعبيري در عين اينكه يكي از اسباب تكامل انسان را بيان مي كند، به او نيز هشدار مي د
هد كه در انتخاب رهبر دقت لازم را داشته باشد و راهبري انديشه و برنامه زندگي خود را به
دست هركس نسپرد . او بايد بداند رهبر در نوع عملكرد آدمي،تأثير گذار بوده، او را در روز
قيامت در صف ” اصحاب يمين” (افرادي كه نامه ي عمل آنان به دست راستشان داده مي شود)
و يا در گروه “اصحاب شمال"(افرادي كه نامه عمل آنها به دست چپشان داده مي شود) قرار مي دهد.
تأويل آيه:
كليني ره از فضيل بين يسار نقل مي كند: از امام صادق عليه السلام درباره ي آيه شريفه
"يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم"پرسيدم، حضرت فرمود: يا فضيل اعرف امامك…)
اي فضيل امامت را بشناس.
پس به درستي كه اگر امامت را شناختي به تو ضرر نمي رسد كه اين امر (زمان فرج و قيام )
جلو بيفتد يا به تأخير كسي كه امامش را بشناسد و پيش از قيام صاحب الامر از دنيا برود،
مانند كسي است كه در لشكر حضرت قرار دارد. نه، بلكه مثل كسي است كه در زير پرچم آن
حضرت باشد) اينكه حضرت ، كلمه ” امام” را به صورت مفرد مي آورد و از ضمير مخاطب
استفاده مي كند، به دست مي آيد كه هر چند معرفت همه ي امان لازم است؛ ولي معرفت و
شناخت امام زمان عليه السلام جايگاه ويژه اي دارد و انسان بايد توجه خاصي به او داشته باشد.
لازمه اين بيان، اين است كه امام، بايد در هر زماني باشد پس اين آيه خود، يكي از دلايل بر
زنده بودن امام مهدي عليه السلام است.