دام های شیطان رجیم
09 آبان 1390 توسط نعمت بخش
شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده است و قبل از اینکه از بهشت رانده شود خدا را بسیار عبادت می کرد به همین دلیل عزاریل نام گرفت . وقتی خدا انسان را از خاک آفرید و در آن روح دمید به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند و همه سجده کردند به غیر از ابلیس شیطان که به خدا گفت : من هفتاد هزار سال تو را عبادت کرده ا م و خودت فرموده ای که هر کس مرا عبادت کند عبادتش را بی نتیجه نمی گذارم و عوضش را به او می دهم ، خداوند فرمودند : هر چه می خواهی در دنیا به تو عطا می کنم . شیطان گفت :
اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خداوند فرمودند : تا آن روز تو را مهلت می دهم .
دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم تا آنها را به گمراهی بکشانند . خداوند باز هم قبول کرد .
سوم اینکه از تو می خواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم .
چهارم اینکه می خواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آنها را ببینیم .
پنجم اینکه می خواهم به من قدرتی بدهی که به هر شکلی که می خواهم در آیم و هر کجا که می خواهم بروم .
ششم اینکه می خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم ( یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ انسان می آید شیطان هم حاضر می شود و انسان را وسوسه می کند )
هفتم اینکه از تو می خواهم که مرا بر سینه آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم . خداوند در پایان می فر مایند تمام خواسته هایت را بر آورده می کنم ولی هر کس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می فرستم . بعد شیطان می گوید ای خدا به عزت و جلالت قسم که همه انسان ها را گمراه می کنم مگر عده ی معدودی که بنده خاص تو باشند . سپس گفت حالا که مرا بیرون می کنی جایی برای زندگی کردنم معین کن . خداوند فرمود تو را در حمام ها و هر جا که محل رفت و آمد مردم است قرار دادم . شیطان گفت : غذای من که باشد ؟ سر هر سفرهای که نام ( بسم الله الرحمن الرحیم ) برده نشود ، بنشین با آنها که همچون حیوان گرسنه هستندغذا بخور .
شیطان گفت : که من احتیاج به آب دارم . خداوند فرمودند : آب تو شراب و هر چیز مست کننده باشد . بعد گفت برای من کتابی قرار بده . خداوند فرمود : کتاب تو وشم ( خالکوبی ها و کتاب های سحر و جادو ) است . اولین کسی هم که به انسان سحر و جادو یاد داد شیطان بود . شیطان گفت : برای من حدیثی قرار بده ، خداوند فرمود حدیث تو دروغ است . بعد گفت : برای من وسیله دام و شکار قرار بده ، خداوند فرمود زنان را وسیله صید و به دام انداختن مردم قرار دادم . روزی حضرت محمد «صلی الله علیه و آله » شیطان را حاضر در مسجد الحرام دید پیش او رفت و به او گفتند : ای ملعون چرا ناراحتی ؟ شیطان گفت : از دست تو و امت تو ناراحتم . حضرت فرمود چرا از من ناراحتی ؟ شیطان گفت : چون این همه تلاش می کنم که مردم را گمراه کنم ولی تو در قیامت از آنها شفاعت می کنی و تمام زحمات مرا به هدر میدهی به همین خاطر با تو دشمنم . حضرت فرمودند : چرا از امتم ناراحتی ؟
شیطان گفت : امت تو خصوصیاتی دارند که امت های دیگر ندارند .
اول اینکه وقتی به هم می رسند سلام می کنند که « سلام » اسم خداست و من از این اسم می ترسم .
دوم اینکه وقتی همدیگر را می بینند به یکدیگر دست می دهند و تا دست هایشان از هم در نیامده گناهانشان بخشیده می شود .
سوم اینکه وقتی می خواهند غذا بخورند « بسم الله الرحمن الرحیم » می گویند و من دیگر نمی توانم غذا بخورم و گرسنه می مانم .
چهارم اینکه بعد از غذا « الحمدالله » می گویند
پنجم اینکه وقتی اسم تو می آید بلند بلند صلوات می فرستند و ثواب آن زیاد است و من فرار می کنم .
ششم اینکه وقتی می خواهند کاری بکنند « انشاء الله » می گویند و من دیگر نمی توانم در آن کار دخالت کنم و آنها را برهم بزنم .
هفتم آنکه صدقه می دهند و وقتی که صدقه می دهند هم گناهانشان آمرزیده می شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می کنند .
هشتم آنان که قرآن می خوانندو در خانهای که قرآن خوانده شود دیگر جایی برای من نمی ماند چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد می کنند .
نهم آنکه مرا زیاد لعنت می کنند و با هر لعنت یک زخم بر بدنم می افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آنها خوب نمی شود .
دهم اینکه هنگامی که گناه می کنند سریع توبه می کنند و زحمات مرا به هدر می دهند .
نتیجه بحث چنین است که برای رهایی از دام های شیطان باید به نماز اهمیت داد به خصوص اگر سجده نماز طولانی باشد . چرا که هنگام نماز شیطان از روی ناراحتی فریاد می کشد .